دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی  ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

دکتر پویا منصفی تهرانی اولین فارغ التحصیل ایرانی - ونزوئلایی در رشته حقوق بین الملل و حقوق بشر در امریکای جنوبی است . وی عضو وکلای حقوق بشر سازمان ملل و عضو وکلای تحقیقات امریکای جنوبی میباشد. کسانی که در کشور های امریکای جنوبی و امریکای مرکزی دچار مشکلات قانونی ، مهاجرتی و یا حقوقی شده اند و یا حقی از انها ضایع گردیده و یا به هر دلیلی در زندان هستند میتوانند با ایشان در تماس باشند . بدیهی است حق مشاوره اولیه تلفنی برای ایرانیان عزیز رایگان است و در صورت نیاز گزارش پرونده انان به سفارت جمهوری اسلامی ایران در همان کشور ارسال میگردد تا از طریق وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی کمکهای لازم به ایرانیان عزیز در اسرع وقت صورت پذیرد.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وضعیت پرونده های کلاهبرداری در اکوادور پویامنصفی» ثبت شده است

توهمات برخی ایرانیان ! ما بهترینیم !  ایا نباید مردم بهتری شویم ؟

چرا به خودمان دروغ می‌گوییم و فکر میکنیم ایرانیان هیچ ایرادی ندارد ؟ 

چرا مثل مردمان دیگر کشورها پشت هم دیگه نیستیم و بجای حمایت همدیگه رو تخریب میکنیم ؟ چرا وقتی خبر بدبختی یه ایرانی رو میشنویم میگوییم : خوب شد ! حقش بود ! مرتیکه دزد معلوم نیست چیکار کرده ؟
چرا همدیگه رو قضاوت میکنیم ؟ این است فرهنگ اریایی ؟

چرا میگیم عربها سوسمار خورند !
عربها هیچ کدوم از این کارهای ما ایرانی ها رو نمیکنن واسه همین هم پیشترفت کردند . اونها خواستند با فرهنگ بشن ولی ما با توهم گذشته خودمان ان چیزی را هم که داشتیم از دست دادیم !


ما ایرانیان به خاطر گذشته تاریخی و تمدن بزرگی که کشورمان داشته ((توهم )) زیادی در همه موارد داریم و خىد را بی جهت بزرگ میبینیم و بقیه ادمها و ملتها و کشورها رو پیش خودمان ادم حساب نمیکنیم . به هر کسی فحش میدیم و میگوییم فقط ما ایرانی ها خوبیم ! مثلا میگوییم : ایرانی‌ها باهوش‌ترین مردم دنیان ! 
اما واقعیت بر اساس امار پژوهش سازمان ملل چیز دیگه ای است : 
ژاپن با میانگین آی‌کیو ۱۰۷، رتبه اول 
ایران با میانگین آی‌کیو ۸۰, رتبه ۹۶


..... باید به خودمان بهتر نگاه کنیم تا بتوانیم از توهم خارج شویم و با واقعیت دنیا بیشتر اشنا شویم و انتظارمان را از زندگی بر اورده سازیم . 
تا زمانی که در توهم هستیم نمیتوانیم مشکلات خودمان و کشورمان و زندگیمان را حل کنیم . 

مثلا امیر تتلو در گرجستان کنسرت برگزار کرد. هرچه دلش خواست گفت البته از او انتظاری بیش از این نیست. 

این کنسرت واکنش‌های زیادی داشت. یکی از مجری‌های زن تلویزیون تتلو را ایرانی‌نما خواند و گفت:« مطمئن هستم تمام کسانی که در این کنسرت بودند، ایرانی نبودند.»

در اینجا می‌خواهم سوالی بپرسم. چرا این خانم مجری فکر می‌کند، شرکت کنندگان در کنسرت ایرانی نبودند؟ مگر ما ایرانی‌ها با بقیه مردم دنیا چه فرقی داریم؟ واقعا چرا اینقدر خودمان را تحویل می‌گیریم؟

خانم مجری به گونه‌ای موضع گرفته‌اند که گویی از دهان ایرانی‌ها نقل و نبات بیرون می‌آید و از دهان دیگر ملل، فحش‌های +18

اتفاقا فحش دادن از تخصص ما ایرانی‌هاست. به قول صادق هدایت:« زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.»

کافی است یک روز در خیابان و فضاهای مجازی و پست های اینستاگرامی گشتی بزنید و ببیند که دست کمی از کنسرت تتلو ندارند. 

ما ایرانی‌ها معمولا از هرکسی خوشمان نمی‌آید، با فحش و تخریب شخصیت و بد بیراه به استقبال او می‌رویم. 

چرا می‌خواهیم خود را غیرواقعی نشان دهیم؟ چرا دوست داریم خود را فرهیخته‌ترین ملت دنیا نشان دهیم درحالی که نیستیم. 

چرا به فرهنگ اریایی و کورش و داریوش افتخار میکنیم در حالیکه به راستی ، و مروت و صداقت و جوانمردی اعتقاد نداریم ؟ کدوم فرهنگ اریایی ؟ کدام بخش جامعه ما امروز فرهنگ وجود دارد ؟ 

کافی است یک روز به ورزشگاه آزادی بروید تا ببیند، فرهنگ یعنی چه!

تتلو و همه آنهایی که در کنسرت بودند، ایرانی بودند. ما هم مثل همه دنیا، هم فرهیخته داریم هم افرادی که فرهنگ و شعور و شخصیت خود را فروخته اند . لطفا سعی نکنیم با حرف‌های قشنگ و الکی خود را اتو کشیده نشان دهیم.

ما حتی در ادبیات‌مان هم شاهد فحش‌هایی هستیم که آدمی با خواندنش از خجالت تا بناگوش سرخ می‌شود. 

همیشه یکی از مشکلات ما ایرانی‌ها این بوده است که دوست نداریم واقعیت اجتماع را ببینیم و به خودمون اصلا نگاه نمیکنیم ! فکر میکنیم ما اخر ادب و کلاس و تحصیلات و فهم و شعور هستیم و بقیه بیشعور هستند . فرهنگ ما در ایران الان چه تعریفی دارد ؟
کدام یک در حال حاضر فرهنگ اکثر ما ایرانی ها است : 

١- ادب ، شخصیت ، دوستی و محبت ، دموکراسی ، احترام به بزرگتر و قوانین اجتماعی ، مطالعه ، کار و تلاش 

یا ..........

٢- زیر اب زنی ، فحش دادن ، تهمت زدن ، دور زدن ، مواد مخدر ، دروغ گفتن و بی احترامی به قانون و پدر و مادر ؟؟ 

عینک واقع بینی به چشم بزنیم و جامعه ایرانی را همانطور که هست ببینیم. و تلاش کنیم خودمان را اصلاح کنیم . 
تا زمانی که خودمان را اصلاح نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کسی از انطرف ابها بیاید و وضعیت مملکت را درست کند ! 

مهم نیست اریایی باشیم یا عرب و یا هندی و یا گرجستانی و روس ! مهم اینه که ادم باشیم . انسان  باشیم . هویت یک انسان شرف و اخلاقش است نه پیشینه تاریخی اون . 
پیشینه انسان فرهنگ و تمدن اون به حساب نمی اد . پیشینه و تاریخ گذشته انسان هویت گذشته و اجداد اوست ، نه فرهنگ و شعورش . 

ما تاریخ چند هزار ساله داریم؛ این یعنی بهتریم!

یونان باستان به مراتب از ایران باستان روی تاریخ اثر عمیق تری گذاشت(البته در برخى موارد). سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس، فیثاغورس، اقلیدس، بقراط و ... در فلسفه و سیاست و طب و هنر و ریاضی و ... شاهکار آفرینش بودند. اما یونان چند سال پیش به درجه ای از فلاکت رسید که برای بقا حتی برخی پیشنهاد دادند بخشی از خاکش را به کشور همسایه بفروشد!

مصر هم تمدنی شگفت انگیز دارد و در هیلی موارد از فرهنگ و تا یه ما قدیمی تر و عظیم تر و مهم است ! اما این روزها گرفتار چند دستگی سیاسی، فساد اقتصادی و تنش های قومی شده است و اوضاعی رقت انگیز را بعد از یک انقلاب تجربه می کند.

گذشته گرایی با گذشته پرستی فرق دارد .

افتخار به گذشته و تاریخ باشکوه برای خوشبختی کفایت نمی کند.

باید بپذیریم که روزگار خوبی را نمی گذرانیم، نگاهی به گله و شکایت های پیرامون مان بیندازیم، این همه زباله در خیابان و دریا و بیابان را شب ها که ما خواب هستیم ترامپ می آید و می ریزد؟

این همه قتل و عام جاده ای نتیجه مداخله اسرائیل است؟ این تلاطم بازار و بی نظمی اقتصادی و دلال مسلکی کار عربستان است؟ آن آقایی که دیروز در اتوبان پیش چشم من بطری شیشه ای دلستر را از ماشین بیرون پرت کرد و هزار تکه شد و نزدیک بود سرنشینان چند ماشین را به کُشتن بدهد، داماد صدام بود؟

نخست وزیر انگلیس هر سال نوروز می آید و برای یک جوجه کباب و یک چای آتشی هکتارها جنگل چند هزارساله را آتش می زند؟

باور کنیم که باید تعارف و تحسین های اغراق آمیز را کنار بگذاریم و بپذیریم جماعتی در این کشور زندگی می کنند که نه تنها نادان هستند، بلکه در مقابل دانستن جانانه مقاومت می کنند. تلاش کنیم در این دسته قرار نگیریم.

این نوشتار در پی خودزنی و سرقت اعتماد به نفس ملی نیست، بلکه یک یادآوری به خودمان است که باید دست از اغراق های معمول برداریم و با واقعیت های پیرامون مان مثل یک بیماری روبه رو شویم. انکار و حاشا کردن بیماری نتیجه ای به مراتب دردناک تر از درمان دارد... ما باید به مردم بهتری تبدیل شویم


 
📌#پویامنصفی 

 

پویا منصفی وکیل ایرانی pouya monsefi law adviser
 

**سلامتی دهه های20 و30 و 40 و 50 و60* 

یکی ازم پرسید:
شما چطور میتونستین زندگی کنین قبلا؟!
بدون تکنولوژی
بدون اینترنت
بدون کامپیوتر
بدون تلفن همراه
بدون ایمیل
بدون شبکه های مجازی؟!

پاسخ دادم:
همانطور که نسل تو امروز میتونه
بدون دلسوزی
بدون خجالت
بدون احترام
بدون عشق واقعی
بدون فروتنی 
زندگی کنه.

ما بعد از مدرسه مشقامون رو مینوشتیم و تا آخر شب مشغول بازی بودیم، بازی واقعی.

ما با دوستان واقعی بازی میکردیم نه دوستان مجازی 

ما خودمون با دستهامون بازیهایی مثل یویو و بادبادک و فر فره میساختیم 

ما تلفن همراه و دی وی دی و پلی استیشن و کامپیوتر شخصی و اینترنت نداشتیم 
ولی دوستان واقعی داشتیم که تو روزایِ بارونی با یه چتر میرفتیم مدرسه و تو تابستوناش کیم دوقلومون رو باهاش نصف میکردیم. 

ما آب از مغازه نمی خریدیم دم در هر خونه یه شیر آب بود بالاش باخط خوش نوشته شده بود "سلام برحسین"برای رهگذری که تشنه بود

نسل ما تویِ سوپراش بزرگ ننوشته بودن لطفا با کارت خوان فقط خرید کنید سر هر کوچه یه بقالی بود که یه دفترنسیه داشت برایِ اوناییکه دستشون تنگ بود و بالای سرش بزرگ نوشته بود پول نداری صلوات بفرست

موقع ما تختخواب مُد نبود اما خوابیدن تویِ رختخوابهای گل گلی رویِ پشتِ بوم از هر خوابی شیرین تر بود
 
ما موبایل نداشتیم ولی عوضش درخونه ی همسایه و فامیل باز بود تا هرجا میخواستیم زنگ بزنیم 

خانواده هامون هم بعلت ترافیک سنگین دیر به مهمونیا نمیرسیدن ...زودتر میرفتن با کمک هم سبزی پاک میکردن و برنج آبکش می شد

ما لایک کردن بلد نبودیم اما عوضش نسلِ ما استادِ مهربونی و دلجویی  بود...

ما نسل آلاسکا دو تا یک تومن.. شیر شیشه ای یک تومن هستیم ....

ما بلاک کردن نمیدونستیم چیه نسلِ ما دلها بی کینه بود ، تو مرام ما قهر و کینه نبود....

تو نسل ما کسی پیتزا برامون دمِ در نمی آورد اما طعمِ نون و کبابی که آقام لایه ی روزنامه از بازار میخرید رو با هزار تا پیتزا عوض نمیکنم

تو نسل ما  فست فود معنی نداشت اما ساندویج کتلت با نان  اضافی و کانادایِ شیشه ای لذتی داشت که هنوز یادِشیم
  
عشقمون هر دقیقه و هر ثانیه برامون استیکر نمیفرستاد اما نامه هایِ یواشکی عاشقانه ی ما پر بود از تعهد به یک نفر که دوستش داریم  

ما نسلی بودیم که تو مراممون نامردی و بی غیرتی و آدم فروشی نبود...

ما سِت تولد نداشتیم اما تولدامون پر بود از کاغذ کشی های رنگی رنگی... 

ما عروسی را به جای هتل و تالار و سالن تو خونه همسایه و تو حیاط  چراغونی شده برگزار میکردیم....

ما نذری هامونو توی ظرف یکبار مصرف نمیدادیم تویِ چینی گل سرخی پخش میکردیم و همسایه مون تو ظرفِ خالیش نقل یا نبات پر میکرد
 
ما چراغ مطالعه نداشتیم در عوض مشق هامون رو زیر نور چراغ گردسوز با علاالدینی که همیشه روش یه کتری چایی هلِ دار بود مینوشتیم. .... 

ما مبل روکش شده نداشتیم اما پشتی و پتویِ ملافه سفید دورتادور اتاق بود تا هر وقت مهمون اومد احساس راحتی کنه

ما اگر کاسه ی گل سرخی سر طاقچه رو در شیطنت بازیهایِ کودکانه میشکستیم خانم جون دعوامون نمیکرد تازه برامون اسفند آتیش میکرد تخم مرغ میشکست میگفت قضا بلا بود خدا رو شکر خودت چیزیت نشد

ما هزار جور پزشک متخصص و دراگ استور  نداشتیم عوضش چایی نبات و عرق نعنای بی بی جون دوایِ هر دردی بود


ما از ذوقِ یه پاک کن عطری. یه مداد سوسمار نشان.یه جعبه مدادرنگی. یه دفترچه نقاشی تا صبح خوابمون نمی برد.

ما نسل منحصر بفردی بودیم چون آخرین نسلی بودیم که به حرفهای والدین گوش کردیم و اولین نسلی شدیم که حرف بچه ها رو گوش کردیم ...

ما یک نسخه با تیراژ محدود هستیم...

تاریخ مثل ما نخواهد دید.... 

ما بی نظیرترین نسل تاریخیم

پویا منصفی

 

پویا منصفی وکیل ایرانی کلاهبرداری مهاجرتی

✴️ صدور حکم محکومیت ضابط قضایی به دلیل تفتیش غیرقانونی خودروی شهروندان

🔸دکتر حامد رحمانیان، دادرس شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو بخش رودهن با توجه به تاکید قانون گذار بر رعایت ضوابط و مقررات از سوی ضابطان قضایی، و همچنین عدم اختیار ایشان در بازرسی خودسرانه خودروها، مامور نیروی انتظامی به سه ماه انفصال از خدمت به دلیل بازرسی و تفتیش غیرقانونی خودروی یک شهروند محکوم و نهایتاً قرار تعلیق اجرای کل مجازات فوق به‌طور مراقبتی به مدت یک سال را صادر کرد.

🔸 متهم در بخشی از دفاعیات خود چنین گفته بود که «بخشی از مکشوفات در داخل اتاق ماشین بوده و نه در صندوق‌عقب آن و لذا مشمول تبصره ماده ۵ قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر می‌باشد» که دادگاه این دفاع را به دلایل زیر قابل قبول ندانست:

 ▪️نخست، هرچند این تبصره مقرر داشته «وسایل نقلیه مشمول حریم خصوصی نیست» اما این اطلاق قانونی را باید با عنایت به تقییدات مذکور در صدر تبصره تفسیر نمود. در این تبصره آمده است «اماکنی که بدون تجسس در معرض دید عموم قرار می‌گیرند مانند قسمت‌های مشترک آپارتمان‌ها، هتل‌ها، بیمارستان‌ها و نیز وسایل نقلیه مشمول حریم خصوصی نیست». پرواضح است که صرفاً آن بخش‌ها و مناظری از خودرو حریم خصوصی نیست که بدون تجسس و سر کشیدن و جستجو کردن در داخل اتاق ماشین و در نگاه گذرا قابل‌رؤیت باشند مانند آنکه شی‌ء مجرمانه پشت شیشه خودرو باشد یا سرنشینان خودرو بدون حجاب باشند و هر رهگذر عادی با اولین نگاه (یا به تعبیر قانون، بدون تجسس) آن را به‌راحتی مشاهده کند، درحالی‌که در این پرونده این‌گونه نبوده و ضابط فوق پس از تجسس و نگاه انداختن به داخل ماشین، اشیاء مجرمانه را رؤیت نموده است. 

▪️دوم، این تبصره ذیل ماده ۵ آن قانون آمده که ناظر است بر «اجرای امربه‌معروف و نهی از منکر» و تعمیم آن به کلیه موارد مبتلابه در آئین دادرسی و حقوق کیفری محل تأمل و تردید جدی است. چراکه حتی برفرض پذیرش این امر که این تبصره، مفهوم علن و عموم و مشهود را تعریف کرده، در همین قانون و صرفاً در اجرای امربه‌معروف و نهی از منکر، موجه و مقبول است که در اجرای آن اصولاً تعرضی به حقوق و آزادی‌های شهروندان نمی‌شود اما در اجرای قواعد و احکام قهرآمیز قانون آئین دادرسی کیفری یا تفسیر قوانین کیفری که مستلزم سلب حقوق و آزادی‌های شهروندان و احیاناً کیفر آنان است...

متن کامل دادنامه را در لینک بخوانید: https://www.ekhtebar.com/?p=51971
پویا منصفی

 

پویامنصفی وکیل کلاهبرداری مهاجرتی کلاهبردار پویا منصفی وکیل ایرانی جرایم بین املل

در سال ۵۸ - ۳ زن تیرباران شدند.

١- پری بلنده  ٢- ثریا ترکه  ٣- اشرف چهار چشم! 

به جرم دایر کردن شهرنو و فریب زنانی که عمدتا 
رو به یائسگی می رفتند
هنگامی که شور انقلابی مردم را وا داشت 
تا آتش بر این محله بد نام بکشند
آیت الله طالقانی بانگ اعتراض برداشت 
که هر خانه نیاز به یک مستراح دارد و شهرنو 
مستراح بود برای پایتخت.

حال چهار دهه از آن ایام گذشته است و تهران دیگر محل مشخصی به نام شهرنو و قلعه ندارد! 
فاحشه ها شهر را سنگر به سنگر فتح کرده اند 
با شعار هر خیابان یک شهرنو! 
روسپیان نیز بسان دلبرک مغموم رمان مارکز به تازگی استخوان بلوغ ترکانده اند و سینه هایشان گل داده
نه فقط دخترکان نیستند چشم انقلابیون دو آتیشه روشن زنان متاهل که سهل است خبر آمده 
برخی از مردان هم تن فروشی می کنند! 
دوجنسه های حوالی پارک دانشجو بماند
دیگر خبری هم از کارت سلامت و معاینه ماه به 
ماهشان نیست برخی نیز به مبادله کالا به کالا 
برگشته اند تن مقابل غذا

اتوپیای اسلامی است دیگر
چشمتان روز بد نبیند... در شهرهای کوچک 
مردان بزرگ جثه افسار پاره کرده اند 
و به خردسالان چشم طمع می دوزند 
و در شهرهای بزرگ مردان کوچک وجدان 
به یک زن در یک شب سه بار تجاوز می کنند! 
بین خودمان بماند می گویند در برخی روستاها 
به دام و طیور هم تجاوز می شود! 
البته بعضی شهرها به درجه‌ای از آگاهی رسیده‌اند 
که فاحشگی را به رسمیت بشناسند 
با صیغه های چند ساعته! دمشان هم گرم.

به راستی در این تیرماه چه چیز را باید تیرباران کرد 
برای خلاصی از این آرمانشهر؟

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که برای بهشت نادیده ات
زندگی را برای مردم جهنم کردند...

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که به اسم دفاع از مستضعفان، زندگی های اشرافی برای خود و دوستانشان فراهم کردند...

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که برای کارگر حقوق یک و نیم میلیون تومانی و برای خودشان حقوقهای نجومی تصویب میکنند...

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که پس از کشته شدن جوانان وطن 
در راه دفاع از میهن برای صیغه کردن زنان آنان 
چه رقابتی داشتند

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که الاغ سواران دیروزی
امروز ماشینهای ضد گلوله میلیاردی و پس افتاده هاشون پورشه سوارند...

قلمت بشکند تاریخ 
اگر ننویسی که به دلیل عدم لیاقت و مدیریت مسئولان فساد و خودفروشی و دزدی و بیکاری و اعتیاد و زمین خواری خود مسئولان و ورشکستگی کارخانجات و حق خوری کارگران و تجارت دختران به کشورهای عربی و افتتاح صیغه خانه زنان ایرانی برای عربها در شهرهای مذهبی و انگ تروریسم بودن بر پیشانی هر ایرانی در این کشور بیداد میکند...

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که شعار مرگ بر آمریکا و انگلیس 
مختص مردم بود و تفریح و زندگی و تحصیل در آن 
کشورها مختص مسئولان و فرزندانشان

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که با اسلام
همه مردم و جوانان را از زندگی سیر کردند

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی بلایی را که بر مردم این سرزمین نازل شده است بلایی است که حتی چنگیز و اسکندر به سر این مردم نیاوردند.

بیایید تاریخ را بخوانیم
و از تاریخ عبرت بگیریم

🛑وضعیت وخیم پناهندگان #ایرانی پس از شیوع کرونا؛ ترکیه «آخر خط» است 

پویامنصفی وکیل مدافع حقوق بشر عضو وکلای حقوق بشر امریکای جنوبی


هزاران پناهجو دیگر برای ماندن در ترکیه ظرفیت ندارند و تنها راه برایشان بازگشت به ایران است. آنهم در شرایطی که در هرگوشه‌ای از کشور کوهی از مشکلات اقتصادی و امنیتی گریبان ملت را گرفته است.

با شیوع کُرونا وضعیت ایرانیان پناهجو به ویژه در کشورهایی مثل ترکیه و یونان بسیار سخت‌تر از گذشته شده است.
پیامدهای ناشی از شیوع این ویروس به سرعت و شدت خود را به زندگی پناهجویان تحمیل کرد و چنان زندگی و گذران امور را برای بسیاری از آنها سخت کرده که بسیاری از پناهنده‌ها ترجیح می‌دهند با وجود مخاطرات فراوان و تهدیدات امنیتی و قضایی به ایران باز گردند!
در ترکیه که بیشترین تعداد پناهجویان ایرانی در شهرهای مختلف این کشور ساکن‌اند مشکلات برای پناهنده‌ها از مدت‌ها قبل آغاز شده بود. تغییر قوانین سبب شد عمده مسئولیت‌های حقوقی که سازمان ملل در قبال پناهجویان برعهده داشت و نظارت نصفه و نیمه‌ای از سوی کمیساریای عالی پناهندگان بر آن حاکم بود به دست دولت و پلیس ترکیه سپرده شود.

به مرور بیمه شماری زیادی از آنها قطع شد و فشار برای جلوگیری از اشتغال آنها به کارفرمایان ترکیه بیشتر شد. خدمات نسبی که از طرف سازمان ملل به پناهنده‌ها ارائه می‌شد به سرعت در ماه‌های اخیر قطع شدند و اکنون دیگر نه کمیساریای عالی پناهندگان پاسخگو است و نه دولت و اداره مهاجرت ترکیه


با شیوع کُرونا رجب‌ طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه تصمیم گرفت تا برای فشار به اروپایی‌ها مرزها را باز کند و پناهجویان را تشویق کرد تا از طریق مرز به خاک اروپا وارد شوند اما مرزبانی یونان به شدیدترین وجه ممکن با پناهنده‌ها برخورد کرد و با گازاشک ‌آور و باتوم از آنها استقبال کرد.
شمار زیادی از پناهنده‌ها به همراه همسر و فرزندان خود که اغلب کودک بودند هفته‌ها در سرمای هوا با وجود خطرات ناشی از کرونا در مرز و در بدترین و فلاکت ‌بارترین وضعیت روزگار گذراندن اما راه به روی آنها باز نشد. کم نبودند هوطنانی که درآن اوضاع آشفته مورد سرقت و تعرض قرار گرفتند و نه راه پس داشتند و نه راه پیش.
بخش عمده پناهنده‌های ایرانی در ترکیه یا اقلیت‌های دینی به خصوص نوکیشان مسیحی‌اند و یا فعالان سیاسی و گروهی نیز دگرباشان جنسی. قطع شدن بیمه پناهجویان سبب شد در شرایطی که پس از کرونا حفظ سلامت و رعایت بهداشت ضروری است و نیاز به درمان افزایش پیدا کرده هیچ پشتوانه‌ای نداشته باشند. مخارج درمان به صورت آزاد بسیار سنگین است و تقریبن از عهده اغلب پناهجویان خارج است.
معدود ایرانی‌هایی که با خوش‌شانسی توانسته بودند در ترکیه شغلی نیمه وقت با حداقل دستمزد برای خود دست و پا کنند با شیوع کرونا بیکار شدند و اندک درآمد خود را نیز از دست دادند. در همین حال قیمت‌ها به ویژه اجاره مسکن و خوراک افزایش پیدا کرده است. اینها اما همه گرفتاری‌ها و مشکلات نیست.
در عمل پروسه پذیرش پناهندگی و رسیدگی به پرونده پناهجویان نیز متوقف شده است. پس از فرمان دونالد ترامپ مبنی بر محدود شدن پذیرش پناهنده دیگر کشورها از جمله کانادا و استرالیا نیز روند رسیدگی به پرونده‌ها را در عمل متوقف کردند و به ایرانیان روی خوشی نشان ندادند به طوریکه در دو سال گذشته فقط تعداد اندکی از پناهندگان ایرانی، آن هم با شرایط خاص توانستند مجوز پرواز به کشور سوم را دریافت کنند.
ترکیه و همچنین یونان برای بسیاری از پناهجویان «آخر خط» است. آنها دیگر برای ماندن ظرفیت ندارند و تنها راه برایشان بازگشت به ایران است. آنهم در شرایطی که در هرگوشه‌ای از کشور کوهی از مشکلات اقتصادی و امنیتی گریبان ملت را گرفته است.
پروازهای ترکیه به ایران چهار ماه است متوقف شده‌اند اما گزارش‌های دریافتی حاکیست تعدادی از پناهجویان حتا در شرایطی که می‌دانستند بازگشت به ایران برای آنها دردسرساز است ترجیح دادند با اتوبوس‌ به کشور باز گردند و بسیاری دیگر مصمم به بازگشت هستند. آنهایی که بازگشتند حتا نمی‌دانند چه سرنوشتی در انتظارشان است اما مطمئن بودند در ترکیه عاقبتی ندارند.

پویا منصفی

 

اخرین وضعیت کلاهبرداری در اکوادور و پویا منصفی وکیل ایرانی و تشکر از اقای پویا منصفی وکیل ایرانی در اکوادور