دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی  ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

دکتر پویا منصفی تهرانی اولین فارغ التحصیل ایرانی - ونزوئلایی در رشته حقوق بین الملل و حقوق بشر در امریکای جنوبی است . وی عضو وکلای حقوق بشر سازمان ملل و عضو وکلای تحقیقات امریکای جنوبی میباشد. کسانی که در کشور های امریکای جنوبی و امریکای مرکزی دچار مشکلات قانونی ، مهاجرتی و یا حقوقی شده اند و یا حقی از انها ضایع گردیده و یا به هر دلیلی در زندان هستند میتوانند با ایشان در تماس باشند . بدیهی است حق مشاوره اولیه تلفنی برای ایرانیان عزیز رایگان است و در صورت نیاز گزارش پرونده انان به سفارت جمهوری اسلامی ایران در همان کشور ارسال میگردد تا از طریق وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی کمکهای لازم به ایرانیان عزیز در اسرع وقت صورت پذیرد.

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلاهبردار مهاجرتی» ثبت شده است

**سلامتی دهه های20 و30 و 40 و 50 و60* 

یکی ازم پرسید:
شما چطور میتونستین زندگی کنین قبلا؟!
بدون تکنولوژی
بدون اینترنت
بدون کامپیوتر
بدون تلفن همراه
بدون ایمیل
بدون شبکه های مجازی؟!

پاسخ دادم:
همانطور که نسل تو امروز میتونه
بدون دلسوزی
بدون خجالت
بدون احترام
بدون عشق واقعی
بدون فروتنی 
زندگی کنه.

ما بعد از مدرسه مشقامون رو مینوشتیم و تا آخر شب مشغول بازی بودیم، بازی واقعی.

ما با دوستان واقعی بازی میکردیم نه دوستان مجازی 

ما خودمون با دستهامون بازیهایی مثل یویو و بادبادک و فر فره میساختیم 

ما تلفن همراه و دی وی دی و پلی استیشن و کامپیوتر شخصی و اینترنت نداشتیم 
ولی دوستان واقعی داشتیم که تو روزایِ بارونی با یه چتر میرفتیم مدرسه و تو تابستوناش کیم دوقلومون رو باهاش نصف میکردیم. 

ما آب از مغازه نمی خریدیم دم در هر خونه یه شیر آب بود بالاش باخط خوش نوشته شده بود "سلام برحسین"برای رهگذری که تشنه بود

نسل ما تویِ سوپراش بزرگ ننوشته بودن لطفا با کارت خوان فقط خرید کنید سر هر کوچه یه بقالی بود که یه دفترنسیه داشت برایِ اوناییکه دستشون تنگ بود و بالای سرش بزرگ نوشته بود پول نداری صلوات بفرست

موقع ما تختخواب مُد نبود اما خوابیدن تویِ رختخوابهای گل گلی رویِ پشتِ بوم از هر خوابی شیرین تر بود
 
ما موبایل نداشتیم ولی عوضش درخونه ی همسایه و فامیل باز بود تا هرجا میخواستیم زنگ بزنیم 

خانواده هامون هم بعلت ترافیک سنگین دیر به مهمونیا نمیرسیدن ...زودتر میرفتن با کمک هم سبزی پاک میکردن و برنج آبکش می شد

ما لایک کردن بلد نبودیم اما عوضش نسلِ ما استادِ مهربونی و دلجویی  بود...

ما نسل آلاسکا دو تا یک تومن.. شیر شیشه ای یک تومن هستیم ....

ما بلاک کردن نمیدونستیم چیه نسلِ ما دلها بی کینه بود ، تو مرام ما قهر و کینه نبود....

تو نسل ما کسی پیتزا برامون دمِ در نمی آورد اما طعمِ نون و کبابی که آقام لایه ی روزنامه از بازار میخرید رو با هزار تا پیتزا عوض نمیکنم

تو نسل ما  فست فود معنی نداشت اما ساندویج کتلت با نان  اضافی و کانادایِ شیشه ای لذتی داشت که هنوز یادِشیم
  
عشقمون هر دقیقه و هر ثانیه برامون استیکر نمیفرستاد اما نامه هایِ یواشکی عاشقانه ی ما پر بود از تعهد به یک نفر که دوستش داریم  

ما نسلی بودیم که تو مراممون نامردی و بی غیرتی و آدم فروشی نبود...

ما سِت تولد نداشتیم اما تولدامون پر بود از کاغذ کشی های رنگی رنگی... 

ما عروسی را به جای هتل و تالار و سالن تو خونه همسایه و تو حیاط  چراغونی شده برگزار میکردیم....

ما نذری هامونو توی ظرف یکبار مصرف نمیدادیم تویِ چینی گل سرخی پخش میکردیم و همسایه مون تو ظرفِ خالیش نقل یا نبات پر میکرد
 
ما چراغ مطالعه نداشتیم در عوض مشق هامون رو زیر نور چراغ گردسوز با علاالدینی که همیشه روش یه کتری چایی هلِ دار بود مینوشتیم. .... 

ما مبل روکش شده نداشتیم اما پشتی و پتویِ ملافه سفید دورتادور اتاق بود تا هر وقت مهمون اومد احساس راحتی کنه

ما اگر کاسه ی گل سرخی سر طاقچه رو در شیطنت بازیهایِ کودکانه میشکستیم خانم جون دعوامون نمیکرد تازه برامون اسفند آتیش میکرد تخم مرغ میشکست میگفت قضا بلا بود خدا رو شکر خودت چیزیت نشد

ما هزار جور پزشک متخصص و دراگ استور  نداشتیم عوضش چایی نبات و عرق نعنای بی بی جون دوایِ هر دردی بود


ما از ذوقِ یه پاک کن عطری. یه مداد سوسمار نشان.یه جعبه مدادرنگی. یه دفترچه نقاشی تا صبح خوابمون نمی برد.

ما نسل منحصر بفردی بودیم چون آخرین نسلی بودیم که به حرفهای والدین گوش کردیم و اولین نسلی شدیم که حرف بچه ها رو گوش کردیم ...

ما یک نسخه با تیراژ محدود هستیم...

تاریخ مثل ما نخواهد دید.... 

ما بی نظیرترین نسل تاریخیم

پویا منصفی

 

پویا منصفی وکیل ایرانی کلاهبرداری مهاجرتی

📌دوستان عزیز دقت بفرمایید : 

 قرارداد معاضدت قضایی ویا استرداد مجرمین بین ایران با کشورهای زیر در امریکای لاتین وجود (( ندارد )) لذا ایرانیانی که به هر دلیلی اعم از استفاده پاسپورت جعلی ، مدارک مشابه ، پاسپورت مشابهتی و یا مواد مخدر در خاک این کشورها متهم میشوند باید تمام دوران محکومیت خود را در همان کشورها بگذرانند و امکان دیپورت به ایران و یا درخواست پناهندگی را ندارند : 
#اکوادور ، #ونزوئلا ، بولیوی ، #کلمبیا، #پاناما ، کاستاریکا، #شیلی ، #پرو ، #نیکاراگوا ، #گواتمالا ، #ارژانتین ، #برزیل


توضیح 📌

منظور از این قانون این نیست که اگر کسی در ایران اختلاس کند و به این کشورها فرار کند کسی به کارش کاری ندارد و میتواند در امان باشد.

وقتی کسی جرمی را در ایران انجام میدهد قوه قضائیه ایران میتواند شخص را از طریق اینترپول درخواست جلب دهد و دستگیر نماید و به ایران بازگرداند .

منظور از انتشار این قانون این است که اگر به خاک این کشورها بیایید و خلافی انجام دهید ( در خاک کشورهای یاد شده ) مثله استفاده از مدارک جعلی و یا حمد و یا قاچاق مواد مخدر ، باید محکومیت خود را در داخل زندانهای وحشتناک این کشورها بگذرانید و امکان ارجاع پرونده شما و بازگرداندن شما به عنوان یک شهروند ایرانی به کشور ایران نمیباشد .

در واقع این متن هشداری است به جوانانی که اقدام به خرید پاسپورت جعلی برای پریدن و رفتن به کشورهای اروپایی و انگلیس و کانادا میکنند و قاچاقچیان به انها میگویند : اگر گیر بیافتید با شما کاری ندارند و نهایتا دیپورتتان میکنند به ایران .

پویا منصفی وکیل حقوق بین الملل

پویا منصفی وکیل ایرانی

 

🔺️یکی به ما بگوید درعصر کرونا و دلار ۲۲ هزار تومانی چگونه زندگی کنیم؟

🔹کرونا اوج گرفته است. دلار هر روز گران‌تر از دیروز می‌شود. قیمت یک سکه تمام بهار آزادی معادل حقوق سه، چهار ماه یک کارمند و کارگر است. قیمت ماشین و مسکن هم به جایی رسیده است که تبدیل به آرزو شده‌اند از آن آرزوهای محال.

🔹در این شرایط عالی، چگونه می‌شود زندگی کرد؟ نمی‌دانم تا به حال مسؤولان محترم در نهادها و دستگاه‌های مختلف به این سوال فکر کرده‌اند؟

🔹بعید می‌دانم. آنها حقوق خود را سر ماه می‌گیرند، خوب هم می‌گیرند و گرانی‌ها زیاد تاثیری در زندگی‌شان ندارد. مثلا نماینده‌ای که ۱۱ میلیون حقوق می‌گیرد، هزینه اجاره مسکن هم دریافت می‌کند و ماشین هم در اختیار است، چه می‌داند درد آدم‌ها در این جامعه چیست؟

🔹کدام یک از وزرا یا مقامات خارج از دولت خودش خرید می‌کند؟ مثلا شده است یک روز به میوه فروشی بروند و خرید کنند و ببیند وقتی ما از گرانی حرف می‌زنیم و می‌نویسیم یعنی چه؟

🔹یزدی‌خواه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس کاهش آمار ازدواج و موالید را موجب شرمساری دانسته است. بله، مایه شرمساری است. جوانان نمی‌توانند ازدواج کنند. زوج‌ها نمی‌توانند بچه دار شوند، چون می‌دانند از پس مخارج زندگی بر نمی‌آیند. نمی‌توانند برای رفتن زیر یک سقف، خانه اجاره کنند. نمی‌توانند هزینه‌های یک بچه تازه متولد شده را بدهند.

🔹نمی‌توانند و به خاطر همین چشم خود را به روی تشکیل یک زندگی جدید می‌بندند، به همین راحتی!

🔹خیلی از خانواده‌ها سبد زندگی خود را آنقدر کوچک کرده‌اند که فقط خوراک و تا حدودی پوشاک در آن تعریف می‌شود و دیگر جایی برای سفر رفتن، تفریح کردن و برآورده کردن خواسته‌های فرزندان در آن جایی ندارد.

🔹واقعا چگونه می‌شود در این شرایط زندگی کرد. مسؤولان محترم در دولت، مجلس و نهادهای دیگر یک روز در میان سخنرانی‌های هر روزه‌شان یک بار به مردم بگویند در این شرایط سخت چگونه زندگی کنند.

🔹بگویند با حقوق ۲ میلیون تومانی، چگونه هم اجاره خانه بدهند، هم خرج زندگی، هم قسط وام و ...تازه این برای افرادی است که سرماه حقوق در حساب‌شان است. وای به حال آنهایی که کار می‌کنند و پولی نمی‌گیرند و چند ماه حقوق طلب دارند.

🔹در مورد خانواده‌هایی که بیماری هم دارند حرف نمی‌زنیم که مثنوی هفتاد من است. واقعا نمی‌دانم آنهایی که یک سرطانی در میان خود دارند چگونه از پس مخارج دارو و هزینه درمان بر می‌آیند.

🔹لطفا فکری به حال مردم کنید. هرکدام‌تان که می‌توانید، فرقی نمی‌کند. اصلاح طلب ، اصول‌گرا، میانه‌رو، تندرو، هر کدام که شد، فکری به حال نان مردم کنید که سخت از تنور بیرون می‌آید.

🔹زندگی سخت شده است، سخت از هر زمانی که فکر کنید. لطفا کمی از باری که به دوش مردم است بردارید و بگذارید کمی، تنها کمی عادی زندگی کنیم.

تکمیل شده پویا منصفی

برداشت از : 
✍️مصطفی داننده

 

 

 

کلاهبرداری پویا منصفی
 

💠آمریکا تابحال از هیچ کشور خارجی شکست نخورده است

🔹آمریکا تابحال از هیچ کشور خارجی شکست نخورده است. درحالی که نیروی نظامی آمریکا تقریبا درهمه‌ی دنیا مداخله‌ی نظامی کرده یا حضور داشته است. تنها نیروی خارجی که توانست درداخل خاک آمریکا، قدرت آمریکا را به لرزه درآورد اسامه بن لادن بود.

🔹هرکشوری که با آمریکا درخاک خودش بجنگد برفرض که شکست نخورد، پیروز هم نخواهد شد. چراکه آمریکا به سرمایه وتأسیسات و زیربناها ومردم آن کشور لطمه می‌زند اما خود آمریکا ومردمش درامن وامان خواهند بود!

🔹اگر آمریکا به ایران حمله کند نهایتا ایران می‌تواند به پایگاههای آمریکا درمنطقه حمله کند واگر جنگ شدت پذیرد درخوشبینانه‌ترین حالت، ایران کشورهای همپیمان آمریکا مثل اسرائیل وسعودی وامارات را باخاک یکسان می‌کند. این درصورتی است که آنها هم دست وپا بسته باشند. اما آیا این فرض خوشبینانه به آمریکا لطمه‌ای خواهدزد؟ خیر.

🔹چون محصول نهایی این منازعه خاورمیانه‌ای سوخته است. خاورمیانه‌ای که تمام آرمانها، سرمایه‌ها وقهرمانانش نابود می‌شوند وبه جای آنها مردمانی سرخورده ولطمه‌دیده از جنگی تباه و ویرانگر کشورها را به دست می‌گیرند وبیشتر از همیشه رام ومطیع آمریکا خواهند شد. وسپس زیرساختهای نابود شده را به شرکتهای آمریکایی خواهند داد تا بازسازی کنند. نفت تولید شده صرف خرید مجدد سلاح‌هایی خواهد شد که درجنگ پیشین نابود شده است. اروپا مفلوک‌تر از قبل تحت قیمومیت وچین تحت سلطه‌ی مطلق انرژی آمریکا قرار خواهد گرفت!

 هرگونه جنگ وجنگ‌طلبی محکوم است، کسانی که درایران به دنبال جنگ با آمریکا هستند درصورتی می‌توانند حرف ازاحتمال پیروزی بزنند که درداخل خاک آمریکا با او بجنگند. تازه آن‌وقت این فرض مطرح می‌شود که احتمال پیروزی شما درداخل خاک آمریکا چقدر است. اگر چنین طرحی ندارید پس لطفا بی‌خیال جنگ با آمریکا بشوید وکنار بروید تا سیاستمداران کارشان را انجام دهند! اشتباه سهراب سپهری این بود که می‌گفت: «جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود.»

🔹اگر خواننده‌ی نوشتجاتم باشید از یکسال قبل ازپیروزی ترامپ عرض نمودم او برای جنگ با ایران می‌آید ودر انتخابات آمریکا به دلایلی پیروز خواهد شد. همین اتفاق هم افتاد. پرواضح بود که بایستی ازهمان زمان ایران نحوه‌ی رابطه‌ی سیاسی با ترامپ را باهمان فرض طراحی می‌کرد. چه اینکه شخصیت کاسب‌مزاجانه‌ی ترامپ می‌توانست درسیاست بهتراز بقیه به بازی گرفته شود. نمی‌دانم شاید هم این طراحی صورت گرفت اما درعمل اجرا نشد یاوضعیت به دلایل عوامل خارج ازکنترل ایران درشرایط ناممکن قرار گرفت واحتمالا تقدیر ایران رفتن به سمت جنگ سخت است. کسی از من پرسید به تقدیر اعتقاد داری؟ گفتم بله. چون تقدیر برآیند مجموعه‌ای از رفتارها، اجبارها، توانایی‌ها، ناتوانی‌ها، درستی‌ها، اشتباهات، شرایط غیرقابل کنترل وغیره وغیره است.

🔹بالشخصه حسن روحانی راتخطئه نمی‌کنم اما شاید اوبیشتر از این توان نداشت تابیش ازمأموریتی که دربرجام داشت بردکترین سیاست خارجی ایران اثر بگذارد وبه همین خاطر مجبور شد پاسخ دعوت به مذاکره‌ی ترامپ را بارها وبارها ردکند! سیاست وسیاستمداران شعبده‌بازان عصرجدید هستند. می‌توانند معجزه کنند. ازوقتی که هاشمی رفسنجانی سیاستمدار برترکشور مرحوم شد کسی نتوانست جای او را پرکند. امیدوارم صاحبان اندیشه‌های سیاسی این روزها سکوت نکنند.

🔹یادمان باشدکه چهل سال پیش چه سکوتی برکشور حکمفرما شد وتعدادی ازروشنفکران چپ (مذهبی و غیرمذهبی) چگونه خلق را برآشوباندند وکار به کجا انجامید. امروز به مدد همین مدیاهایی که همان آمریکای جهانخوار به ما داده است می‌توانیم به سهولت اندیشه‌ی خودرا درمیان بگذاریم ونگذاریم کشور درآتش یک جنگ مهیب بسوزد.

🔹شاید حتی این نوشتجات تلاشی مذبوحانه باشد. مثل آن‌روزهایی که دروضعیتی مستأصل به خیلی‌ها می‌گفتیم که احمدی‌نژاد کشوررا نابود خواهد کرد وما با همه‌ی انتقادات باید به هاشمی رفسنجانی رأی بدهیم اما شنونده با نگاه عاقل اندرسفیه وپوزخندی تند با قصد انتقام از آخوندها یا رانت‌خوارها یا فسادها یا ... به احمدی‌نژاد رای داد. ونهایتا درحماسه‌ای باشکوه 17 میلیون نفر از امت همیشه درصحنه، کشور را درچاه ویلی انداختند که هنوز هم درنیامده است. 

🔹دستکم برای آنهایی که پس از ما براین خاک قدم می‌گذارند. اینهارا به دقت خواهند خواند تابدانند درآن زمانِ تیره وتار اندیشه‌ورزان وسیاستمداران چه می‌دیدند وچه می‌گفتند وچه می‌کردند! تابدانند، بودند کسانیکه بارها وبارها حاکمان را ازفرورفتن ودرغلطیدن به جنگی موهوم، بی‌معنا وخسارت‌بار انذار دادند!
منبع: ایران تجارت

پویامنصفی
 

جت لگ یا خستگی پرواز نوشته پویا منصفی

 

یک عارضه موقتی است که در اثر سفر هوایی به مناطقی که از نظر زمانی با هم اختلاف زیاد دارند، اتفاق میافتد. طی مسافرت‌های طولانی، ترشح هورمون ملاتونین که در تنظیم ریتم‌های شبانه روزی دخیل است، کاهش یافته و موجب اختلال در ساعت خواب و بیداری فرد می‌شود. مثلا اگر از شش منطقه زمانی عبور کرده باشید، سه تا 5 روز طول می‌کشد تا بدن با منطقه زمانی جدید تطبیق پیدا کند.
 بهترین اقدام برای پیشگیری از جت لگ، خواب کافی قبل از سفر است.
نوشیدنی‌های کافئین دار را قبل، حین پرواز، و بعد از آن به هیچ وجه ننوشید. کافئین باعث کم آبی بدن شده و برنامه خواب را مختل می‌کند. علاوه بر این، کافئین اضطراب در طی سفر را شدیدتر می‌کند. به جای کافئین تا می‌توانید، آب بنوشید. نوشیدن آب باعث می‌شود سریع‌تر با منطقه زمانی جدید سازگار شوید.
در حین پرواز تحرک داشته باشید و ورزش‌های کششی انجام دهید. حتی در حالت نشسته، پاهای خود را تکان دهید. زانوها را خم کنید، بایستید و دوباره بنشینید. هر یک ساعت، راه بروید. قرص‌های خواب آور را به هیچ وجه مصرف نکنید.
اگر هنگام روز به مقصد می‌رسید، میزان خواب خود را در طول پرواز افزایش دهید. اگر شب هنگام به مقصد می‌رسید، از خواب در هواپیما چشم پوشی کنید تا هنگام رسیدن به مقصد بتوان به خوبی استراحت نمود.
قبل و حین پرواز به هیچ وجه سراغ نوشیدنی‌های الکلی نروید.
در طی پرواز کفش و یا لباس راحت بپوشید.
هر چه زودتر با وضعیت محلی مقصدی که انتخاب کرده‌اید، سازگار شوید. اگر به وقت محلی، ظهر به مقصد رسیده‌اید، ناهار بخورید نه صبحانه. اگر 6 بعد از ظهر به مقصد می‌رسید، وعده شام را انتخاب کنید نه ناهار. اگر همیشه ساعت 11 شب می‌خوابید، هنگام رسیدن به مقصد نیز این ساعت را برای خواب انتخاب کنید. تا می‌توانید تحرک داشته باشید. تحرک و ورزش باعث افزایش ترشترشح اندورفین شده و ریتم شبانه روزی بدن را سریع‌تر تنظیم می‌کند. در طول روز در معرض نور خورشید قرار بگیرید. نور خورشید باعث کاهش تولید ملاتونین در طول روز خواهد شد و به این ترتیب روند تنظیم مجدد ساعت بدن شما آغاز می‌گردد.
هنگام شب، دمای اتاق خود را بین ۶۲ تا ۶۵ درجه فارنهایت تنظیم کنید تا سریع‌تر بخوابید.
بهترین راه برای درمان جت لگ، پیشگیری از آن است. پس هیچ داروی خاصی برای از بین بردن علائم این عارضه وجود ندارد.

 

پویا منصفی وکیل حقوق بین املل

 

افشای کلاهبرداری پویا منصفی وکیل ایرانی و مدرس حقوق بین الملل

 

ا حقوق خوانده ایم ، ما هزاران اتهام ،هزاران لرزیدن دل را به وقت حکم دادن برگزیدیم . ماتلخی کشیدیم و رنجیدیم ، ساعتها فکر کردیم تا راه بهتری را برای موکل خود پیدا کنیم ،  و همواره امید دادیم !  چرا که آن متهم چشم در چشمان ما آرامش و تسکین را میجست و با عجزی ناراحت کننده میپرسید : آیا امیدی هست؟ و لبخندی ز جبر روزگاران برلب بر اوردیم ! اما تو ای رهگذر ! از شرمندگی ، از زور ونفرت ، از تباهی عدالت ، از پارتی بازی و بی عدالتی ها چه میدانی؟؟ ولیکن ما نترسیدیم ! هزاران ظلم و تهدید وجفا دیدیم ، ولی میدان را رها نکردیم . شرافت را فدا نکردیم ! من وکیلم ! عرق های جبینم ، گویند اسرار سینه ام را ! وکالت را به جان ، فارغ از افکار نان میپذیرم.
من وکیلم! همانی که گاه شرخرم میخوانی! گاه کار چاق کن ! و هر دم به حرام و حلال پولم شک میکنی ! پوست من کنده شده تا واحدهای دانشگاه را پاس کنم و کار کنم و روزها را در سالن دادگاها سپری کنم تا تجربه کسب کنم . با صد نفر مشورت میکردم و با قاضی لجباز و دادستان سخت گیر جلسه گذاشتم .
 در شهر اگر یک چراغ روشن بود...آن چراغ اتاق من بود که چشمانی سرخ و تنی خسته در آن به دنبال آزادی درمانده ای بودند ! گاه مادرانه دل میسوزانم و گاه پدرانه تکیه گاه میشدم ....و تو مرا قضاوت میکنی ! و مرا اندوهی نیست...من تو را با وجدانت و با خدا ، تنها میگذارم