دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی  ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

دکتر پویا منصفی تهرانی اولین فارغ التحصیل ایرانی - ونزوئلایی در رشته حقوق بین الملل و حقوق بشر در امریکای جنوبی است . وی عضو وکلای حقوق بشر سازمان ملل و عضو وکلای تحقیقات امریکای جنوبی میباشد. کسانی که در کشور های امریکای جنوبی و امریکای مرکزی دچار مشکلات قانونی ، مهاجرتی و یا حقوقی شده اند و یا حقی از انها ضایع گردیده و یا به هر دلیلی در زندان هستند میتوانند با ایشان در تماس باشند . بدیهی است حق مشاوره اولیه تلفنی برای ایرانیان عزیز رایگان است و در صورت نیاز گزارش پرونده انان به سفارت جمهوری اسلامی ایران در همان کشور ارسال میگردد تا از طریق وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی کمکهای لازم به ایرانیان عزیز در اسرع وقت صورت پذیرد.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Pouya monsefi autor y historiador» ثبت شده است

لحجه تهرانی یکی از لحجه های شیرین است که اکثر تهرانی اصیل و قدیمی میدانند که تهران نیز برای خودش لحجه داشته و همانند شهرستانهای دیگر برای غریبه ها جالب و گاهی غیر عادی بوده است . 

در زیر بخشی از اصطلاحات لحجه تهرانی را که خودم از خانواده مادری و پدری به خاطر دارم را برای شما مینویسم : 

 

واژه دیفال را شاید بارها شنیده است . این دقیقا لحجه تهرونی است . دیوار را دیفال با تشدید میگفتند . به ابگوشت میگفت کله جوش . به خارج از کشور میگفت : فرنگ . به جنس خارجی میگفت : جنسش خوبه فرنگیه ! به پلیس یا هر مامور دولتی میگفتند : آژان یا آجان . به هواپیما می‌گفتند : طیاره «بلیط طیاره بگیر برو فرنگ » . به نظافتی محل میگفتند : بابای محل ، به پدر بزرگ یا عمو بزرگ میگفتند : آقا جان . به عموی بزرگ میگفتند: خان عمو . به کسی که خیلی لاغر بود تو محله امیریه صداش می‌کردند: غاز قولنگ ! 

فحشهایی که تو محله های قدیم تهران میدادند شامل : قورومدنگ ـ قورومپوز ـ قرمساق و پفیوز بود . 

مشروب : اب شنگولی ـ دوا هم میگفتند « دوا بریز بخوریم » یا ۵ سیری میگفتند به عرق سگی 

به هر چی ارمنی تو محل بود : مادام یا موسیو میگفتند . 

اکثر کسبه محل را با شغلشون صدا میکردن : مثلا آقا سمسار ـ اقای سماور ساز ـ اقا بزاز ـ اقا خیاط ـ 

حسن اقا بقال .

رضا املاکی 

کلی هم خانواده های قدیمی قجری بودن . همشون رو شازده صدا میکردن با اینکه مشاغل خیلی معمولی داشتند . 

از دیگر واژگان لحجه تهرونی ؛ 

چیندم ( سیب چیندم ) 

روم به دیفال

دوا دارین برین بیابون ( یعنی تو محل دعوا نکنید ) 

هوا دوباره آفتابی شد = برید زیر آفتابه.

مثلا بد نیست بدونید : خودت و زدی به کوچه علی چپ یک اصطلاح تهرانی است 

گاب =گاو

شابدول عظیم ـ تعارف شابدول عظیمی 

یا مثلا شیمران را شمرون میگفتند .