لحجه تهرانی یکی از لحجه های شیرین است که اکثر تهرانی اصیل و قدیمی میدانند که تهران نیز برای خودش لحجه داشته و همانند شهرستانهای دیگر برای غریبه ها جالب و گاهی غیر عادی بوده است .
در زیر بخشی از اصطلاحات لحجه تهرانی را که خودم از خانواده مادری و پدری به خاطر دارم را برای شما مینویسم :
واژه دیفال را شاید بارها شنیده است . این دقیقا لحجه تهرونی است . دیوار را دیفال با تشدید میگفتند . به ابگوشت میگفت کله جوش . به خارج از کشور میگفت : فرنگ . به جنس خارجی میگفت : جنسش خوبه فرنگیه ! به پلیس یا هر مامور دولتی میگفتند : آژان یا آجان . به هواپیما میگفتند : طیاره «بلیط طیاره بگیر برو فرنگ » . به نظافتی محل میگفتند : بابای محل ، به پدر بزرگ یا عمو بزرگ میگفتند : آقا جان . به عموی بزرگ میگفتند: خان عمو . به کسی که خیلی لاغر بود تو محله امیریه صداش میکردند: غاز قولنگ !
فحشهایی که تو محله های قدیم تهران میدادند شامل : قورومدنگ ـ قورومپوز ـ قرمساق و پفیوز بود .
مشروب : اب شنگولی ـ دوا هم میگفتند « دوا بریز بخوریم » یا ۵ سیری میگفتند به عرق سگی
به هر چی ارمنی تو محل بود : مادام یا موسیو میگفتند .
اکثر کسبه محل را با شغلشون صدا میکردن : مثلا آقا سمسار ـ اقای سماور ساز ـ اقا بزاز ـ اقا خیاط ـ
حسن اقا بقال .
رضا املاکی
کلی هم خانواده های قدیمی قجری بودن . همشون رو شازده صدا میکردن با اینکه مشاغل خیلی معمولی داشتند .
از دیگر واژگان لحجه تهرونی ؛
چیندم ( سیب چیندم )
روم به دیفال
دوا دارین برین بیابون ( یعنی تو محل دعوا نکنید )
هوا دوباره آفتابی شد = برید زیر آفتابه.
مثلا بد نیست بدونید : خودت و زدی به کوچه علی چپ یک اصطلاح تهرانی است
گاب =گاو
شابدول عظیم ـ تعارف شابدول عظیمی
یا مثلا شیمران را شمرون میگفتند .