دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی  ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

دکتر پویا منصفی تهرانی اولین فارغ التحصیل ایرانی - ونزوئلایی در رشته حقوق بین الملل و حقوق بشر در امریکای جنوبی است . وی عضو وکلای حقوق بشر سازمان ملل و عضو وکلای تحقیقات امریکای جنوبی میباشد. کسانی که در کشور های امریکای جنوبی و امریکای مرکزی دچار مشکلات قانونی ، مهاجرتی و یا حقوقی شده اند و یا حقی از انها ضایع گردیده و یا به هر دلیلی در زندان هستند میتوانند با ایشان در تماس باشند . بدیهی است حق مشاوره اولیه تلفنی برای ایرانیان عزیز رایگان است و در صورت نیاز گزارش پرونده انان به سفارت جمهوری اسلامی ایران در همان کشور ارسال میگردد تا از طریق وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی کمکهای لازم به ایرانیان عزیز در اسرع وقت صورت پذیرد.

۶۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پویا منصفی تهرانی» ثبت شده است

لحجه تهرانی یکی از لحجه های شیرین است که اکثر تهرانی اصیل و قدیمی میدانند که تهران نیز برای خودش لحجه داشته و همانند شهرستانهای دیگر برای غریبه ها جالب و گاهی غیر عادی بوده است . 

در زیر بخشی از اصطلاحات لحجه تهرانی را که خودم از خانواده مادری و پدری به خاطر دارم را برای شما مینویسم : 

 

واژه دیفال را شاید بارها شنیده است . این دقیقا لحجه تهرونی است . دیوار را دیفال با تشدید میگفتند . به ابگوشت میگفت کله جوش . به خارج از کشور میگفت : فرنگ . به جنس خارجی میگفت : جنسش خوبه فرنگیه ! به پلیس یا هر مامور دولتی میگفتند : آژان یا آجان . به هواپیما می‌گفتند : طیاره «بلیط طیاره بگیر برو فرنگ » . به نظافتی محل میگفتند : بابای محل ، به پدر بزرگ یا عمو بزرگ میگفتند : آقا جان . به عموی بزرگ میگفتند: خان عمو . به کسی که خیلی لاغر بود تو محله امیریه صداش می‌کردند: غاز قولنگ ! 

فحشهایی که تو محله های قدیم تهران میدادند شامل : قورومدنگ ـ قورومپوز ـ قرمساق و پفیوز بود . 

مشروب : اب شنگولی ـ دوا هم میگفتند « دوا بریز بخوریم » یا ۵ سیری میگفتند به عرق سگی 

به هر چی ارمنی تو محل بود : مادام یا موسیو میگفتند . 

اکثر کسبه محل را با شغلشون صدا میکردن : مثلا آقا سمسار ـ اقای سماور ساز ـ اقا بزاز ـ اقا خیاط ـ 

حسن اقا بقال .

رضا املاکی 

کلی هم خانواده های قدیمی قجری بودن . همشون رو شازده صدا میکردن با اینکه مشاغل خیلی معمولی داشتند . 

از دیگر واژگان لحجه تهرونی ؛ 

چیندم ( سیب چیندم ) 

روم به دیفال

دوا دارین برین بیابون ( یعنی تو محل دعوا نکنید ) 

هوا دوباره آفتابی شد = برید زیر آفتابه.

مثلا بد نیست بدونید : خودت و زدی به کوچه علی چپ یک اصطلاح تهرانی است 

گاب =گاو

شابدول عظیم ـ تعارف شابدول عظیمی 

یا مثلا شیمران را شمرون میگفتند . 

 

 

 پرونده غم انگیز ۱۳ فوریه سال ۲۰۰۸ که برای یکی از شهروندان خوب ایرانی در ونزوئلا اتفاق افتاد میخواهیم برگردیم .

 

🖤 قتل مهندس و طراح و معمار مشهور ایرانی در ونزوئلا ! 

 

مهندس علی نمازی برهان 

 

 

 

با یک جستجوی ساده به فارسی در اینترنت خواهید دید که اطلاعاتی از این مرد هنرمند نیست اما وقتی به اسپانیایی جستجو کنید عکسها و اطلاعات زیادی میبینید .

 

اطلاعاتی را که در ادامه میبینید تماما از داخل پرونده ایشان و سایت رسمی دادگستری و روزنامه های ونزوئلا که در اینترنت موجود است برای شما ترجمه کرده ایم و کلیه اطلاعات از منابع انتشار یافته در روزنامه ها و سایتهای خبری اسپانیایی است و به هیچ وجه اطلاعات خصوصی ایشان که در جایی درج نشده به اشتراک نگذاشتیم

.

مهندس علی نمازی برهان از سال ۱۹۹۱ یا ۹۲ در استان زولیا در شهر ماراکایبو با پروژه بزرگ ساخت مجسمه و پارک مشهور مریم مقدس مشهور به بانوی لاچینیتا به درخواست شهردار وقت آقای گونزالس ساکن میشود.

پروژه لاچینیتا یا مریم مقدس اینقدر مهم و با عظمت برای این شهر بزرگ و نفتی و مرزی ونزوئلا بود و هست که مردم کاتولیک این شهر نام نمازی را هیچ وقت فراموش نکنند.

 

 

 

مهندس نمازی در همان سالهای ورود به ونزوئلا پس از ۲ سال آشنایی با خانم لسی گومز شهروند ونزوئلایی ـ کلمبیایی آشنا میشود و ازدواج میکند . کسی که سالها بعد تبدیل به قاتل علی نمازی و پاشیده شدن یک زندگی سالم و آرام میشود . نتیجه این ازدواج دو فرزند به نامهای فریما و علی اشکان بود. آنها پس از سالها زندگی به گفته خانواده نمازی که در پرونده ایشان نیز ثبت است به اختلاف میخورند و دلیل این اختلاف به گفته برادر مهندس نمازی ، خیانت همسر ایشان و رابطه با مردی ونزوئلایی بوده است . سرانجام نمازی به طور قانونی و رسمی از همسرش جدا میشود و با پرداخت مبالغ زیادی از ایشان میخواهد که از زندگی او دور بماند .

 

بر اساس گزارش پلیس نمازی با همسر سابقش و معشوقه او دائما بخاطر پول درگیری داشته اند و گویا همسر ونزوئلایی نمازی دایما پول بیشتری درخواست میکرده است.

این زوج به مدت ۱۷ سال با هم زندگی کردند و در اوت ۲۰۰۷ از هم جدا شدند، زیرا به گفته حسن برادر مهندس نمازی، خانم لیسی معشوقی داشت که آنها را بارها تهدید به مرگ کرده بود.

 

سرانجام تلخ ...

 

به گفته شهود و روزنامه های سال ۲۰۰۸ در ماراکایبو چند هفته مانده به تولد ۱۵ سالگی دختر مهندس نمازی ، وی دعوای شدیدی با همسر ونزوئلایی سابق خود میکند و از همین نقطه همسر سابقش با نام کامل : لسیس گومز پرز با همکاری برادرش: لوئیس هرمیلیو گومز نقشه قتل نمازی را به هدف بدست آوردن آموالش میکشند . او چندین کارگاه و انبار در شهر ماراکایبو داشت و اکثر اوقات را در کارگاه بزرگ نجاری خود میگذراند . 

همسر سابق نمازی با معشوقه خود و برادرش در ۱۳ فوریه ۲۰۰۸ او را به خانه ای که در آن با فرزندانش ساکن بودند با نقشه قبلی در محله لوس استانکس ماراکایبو دعوت میکند تا در مورد فرزندان صحبت کنند . آنها با پرداخت ۳۰ هزار بولیوار حدود ۳ هزار دلار آمریکا در آن زمان به یک شهروند خلافکار کلمبیایی به نام « مندرالز مادرا » که سالها در کلمبیا و ونزوئلا به اتهام چندین فقره قتل و زور گیری تحت تعقیب بوده است نقشه شوم قتل مهندس نمازی را میکشند . سرانجام در روز ۱۳ فوریه هنگامی که نمازی وارد خانه میشود ، این شخص ناگهان در پارکینگ منزل وارد میشود و نمازی که در پارکینگ کنار خودروی خود ایستاده بوده است را با شلیک دو گلوله به قتل میرساند و متواری میشود .

پلیس فورا برادر همسر نمازی را بخاطر پیامهای موجود در تلفنش به اتهام نقشه و مشارکت در قتل دستگیر میکند و همسر وی نیز چند روز بعد با همین اتهام دستگیر میشود . آنها پس از سه ماه بازداشت با مدارک محکم پلیس و پیگیری فرمانداری و شهرداری ماراکایبو اعتراف میکنند و هر کدام محکوم به ۱۳ سال و ۴ ماه حبس بخاطر همکاری و نقشه قتل دریافت میکنند . 

همچنین به همراه لسی گومز (همسر مقتول)، برادرش لوئیس هرمیلیو گومز و لئونار مندرالس، همگی به اتهام ارتکاب جرایم قتل عمد با انگیزه‌های فکری، ممانعت از اجرای عدالت و شهادت دروغ در برابر یک مقام دولتی، در دادگاه محاکمه می‌شوند.

 

 

ساختمان موزه کلیسای تاریخی ماراکایبو

 

 

قاتل اصلی که یک خلافکار کلمبیایی تحت تعییب بود و پلیس در سال ۲۰۱۲ فکر میکرد که در درگیری کشته شده است ، سر انجام در سال ۲۰۲۲ در شهر ماراکایبو توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد و دادستان درخواست ۳۰ سال زندان برای وی داده است . ۳۰ سال زندان حداکثر احکام سنگین در ونزوئلا است . 

 

اثار هنری مهندس علی نمازی مانند مجسمه باشکوه بانوی مقدس ( چیکینکیرا ) یا لاچینیتا و استادیوم بیس بال زولیا ، بیمارستان کودکان ، موزه کلیسای قدیمی ماراکایبو و بازسازی این کلیسای قدیمی همیشه در یاد و خاطر مردم این دیار از آمریکای جنوبی باقی میماند . یادش گرامی و روانش شاد 

مقاله زیر خطاب به دوستانه عزیزی است که با من تماس میگیرند و در مورد زندگی و شرایط کار و وضعیت اجتماعی در منطقه امریکای جنوبی مخصوصًا ونزوئلا و اکوادور و مکزیک سوال میکنند . انچه در پایین میخوانید تجربه ۱۴ سال زندگی و کار من در امریکای لاتین است که به طور خیلی خلاصه در اختیار شما دوستان قرار میدهم . 

 

کشورهای آمریکای لاتین از آرژانتین تا مکزیک اکثرا شبیه به یکدیگر هستند و فرهنگ و شرایط یکسانی برای زندگی و کار دارند . تفاوتهای کوچکی در آنها البته وجود دارد ولی در کل مردم و جامعه این کشورها یک نوع فرهنگ مشابه دارند و شرایط زندگی در آنها یکسان است . 

 

قطعا کشور مکزیک از خیلی از کشورهای لاتین مدرن تر و پیشرفته تر است اما در کل از نظر اجتماعی و سیاسی زیاد فرقی با ونزوئلا ندارد . درست است اقتصاد آن یازدهم در جهان است و اصلا نمیتوان مکزیک را از نظر صنعتی و اقتصادی با اکوادور و یا ونزوئلا مقایسه کرد ولی در این بیشتر می خواهم به بحث فرهنگی و اجتماعی بپردازم و شرایط زندگی را برای علاقه مندان توضیح بدهم . 

 

بر خلاف انچه در خبرها و داستانها میشنوید کشورهای امریکای لاتین بدبخت و بیچاره نیستند و این تصور غلطی است که ما ایرانیان از این منطقه داریم . درست است که کشورهای امریکای لاتین کشورهای مدرن و با شکوهی نیستند ولی زندگی در این کشورها مزایایی دارد که در کشورهای مدرن و گران قیمت ندارد . این منطقه برای ما ایرانی ها ناشناخته است . چون قاره امریکا به خاطر زبانش و دوری راه محل گذر و تفریح ایرانیان نبوده است . از این جهت خَیلی ناشناخته مانده است . 

 

شناخت ما از امریکای لاتین فیلمهای سینمائی و قاچاقچیان و خلافکاران است ! در حالیکه همیشه اینطور نیست و در خَیلی از این کشورها امنیت و اسایش و حتی قاچاق مواد مخدر خَیلی کمتر از ایران ، ترکیه ، مالزی و کشورهای دیگر است . درست است که اینجا مافیای بزرگ مواد مخدر دارد و شهرت جهانی دارند ولی اصولا با مردم کشور کاری ندارند . چیزی که در این منطقه می‌تواند برای شما ایجاد مشکل کند یکی همکاری با باندعای مواد مخدر است یعنی یکی از خوشان باشی و یکی دیگر خیلی لاکچری زندگی کردن است .  

اینجا هم مانند بقیه دنیا هم معتاد دارد و هم دزد و هم مواد فروش ! ولی بیشتر از جاهای دیگر نیست . در برخی از این کشورها واقعًا پیدا کردن مواد مخدر در خیابان کار ساده ای نیست و پلیس خَیلی شدید در این مورد حساسیت دارد . در حالیکه در ایران بر اساس اطلاعیه وزارت بهداشت پیدا کردن مواد مخدر زیر ١٠ دقیقه است ! 

 

مافیای بزرگ در برخی از کشورهای امریکای لاتین مانند مکزیک و کلمبیا وجود دارند که اصلا کاری با مردم عادی ندارد. 

بنابراین دقت کنید که تصور اینکه این کشورها خطرناک هستند و یا بدبخت و بیچاره اند درست نیست . 

 

تکنولوژی در این منطقه بیشتر از سمت امریکا ثاپورت میشود و سیستمهای اینترنتی و خدمات ماهواره ای و تولید خودرو و حتی مواد غذایی اکثرا از ایالات متحده امریکا تامین میشود پس قطعا بی کیفیت نیستند . 

 

کشورهای امریکای لاتین ، کشورهای مدرن و پیشترفته همانند امارات متحده نیستند و اصولا کشور درجه ٢ محسوب میشوند . ولی کشورهایی اروم و نسبتا ارزان و راحت هستند . مشکلات مانند الودگی هوا ، قوانین پیچیده اداری ، مالیات سنگین ، درگیری در این کشورها وجود ندارد .

ایرانیانی در معمولًا در این منطقه زندگی میکنند قدمت زیادی دارند و تمایلی به مهاجرت به کشوری دیگر را ندارند . ارزانی ، ارامش ، هوای خوب ، مردم مهربون از مواردی است که وقتی به ان عادت کنید خَیلی سخت است به کشور دیگری برای زندگی بروید . 

 

در خَیلی از کشورهایی که ایرانیان مهاجرت میکنند مساله خانه دار شدن کمی سخت به نظر می اید ، چه بسا ایرانیانی که سالهاست در خارج از کشور مستاجر هستند و توان خرید منزل شخصی یا یک بیزنس شخصی را ندارند و همیشه مستاجر هستند . در امریکای جنوبی خرید خانه شخصی یا ساختن یه ویلا و خرید یک بیزنس اصلا رویا نیست . افرادی هستند که در این کشورها از صقر شروع کرده اند و ظرف یک تا دو سال صاحب خانه شده اند . قیمت منزل و اپارتمان در امریکای جنوبی یک سوم اروپا و کانادا و امریکاست و با شرایط ساده میتوان حتی بصورت قسطی خریداری کرد . قیمت سوخت و اتومبیل نیز از اسیا و اروپا و کانادا خَیلی ارزانتر است . 

 

در امریکای جنوبی طبیعت و ارامش و زندکی ساده و اروم یعنی همه چیز .  

مشکل اصلی این است که برای مهاجرت به این منطقه حتما باید زبان اسپانیایی بلد باشید وگرنه با مشکلات زیادی مانند کلاهبرداری و یا خفت شدن توسط پلیس مواجه خواهید داشت . بنابراین قدم اول برای مهاجرت به آمریکای جنوبی یا لاتین حتما و حتما باید زبان یاد بگیرید . 

 

چالش دوم این است که در این کشور ها حقوق کارمند پایین است . برای خوده شهروندان ونزوئلایی و یا اکوادوری یا مکزیکی این مقدار حقوق پایین به همراه مزایایی که دولت به آنها میدهد و همچنین ( دزدی هایی که در کارشان میکنند ) کافی است . ولی برای ما خارجیها اینجا حقوق پایه کارمندی اصلا کفاف زندگی را نمیدهد .بنابراین پیشنهاد میشود که اگر میخواهید در این کشورها زندگی کنید به فکر راه اندازی یک کار و بیرنس باشید . حتی یک بیزنس ساده مثله رستوران یا سوپر مارکت و یا کافی شاپ . در این منطقه برای ما خارجیها کار و کارمندی جواب نمیدهد و نمیتوانید مخارج زندگی خود را تامین کنید . مگر اینکه تخصص خاصی داشته باشید یا توسط یک شرکت محلی یا خارجی به شما پیشنهاد کاری با مزایا ارائه شده باشد .

 

نکات منفی که باید بدانید : 

 

در امریکای جنوبی باید مراقب چند نکته مهم باشید ...

 

اول اینکه پلیس در این منطقه خودش خلافکار است . نکته خطرناکش اینه که خلافکار با یونفرم پلیس خیلی خطرناک تر از خلافکار و سارق و ارازل و اوباش مسلح در خیابان است . خیلی قشنگ میتونن زندگیتون را خراب کنند و بلد هستند چطوری شما رو پشت میله های زندان بیاندازند .‌

بنابراین تلاش کنید طوری زندگی کنید که با پلیس سر شاخ نشید . ضرب المثلی اینجا هست که میگن : پلیس هیچ وقت دوست تو نیست . اگر مدارکتون و کار شما قانونی باشد هیچ وقت با پلیس درگیر نخواهید شد . اگر هم شدین باید با رشوه و هر طور که میتونید حلش کنید . پلیس در امریکای جنوبی خودش خلافکار اصلی است . یادتون نره ....

 

دوم اینکه تلاش کنید هیچ وقت سر و کار شما با قانون و دادگستری نیافتد . سیستم قضایی بسیار ضعیفی در امریکای جنوبی است و یک پرنده سالها ممکنه سالها طول بکشد . مشکل این سیستم این است که برای یک اتهام ساده ممکنه به ژندان بیافتید و دادکاه شما ممکن است چندین ماه طول بکشد و قطعا در زندانهای مخوف امریکای جنوبی مشکلات زیاده روحی و روانی خواهید داشت

 

سوم : اینکه سعی کنید معاشرت خود را با افراد و جامعه تا حد معقول نگه دارید . هر غریبه ای را به خانه خود راه ندهید و در بیرون از منزل قرار بگذارید و لذت ببرید . مخصوصا با هموطنان ایرانی !!! متاسفانه ایرانیان ساکن امریکای جنوبی همه گی انسانهای قابل اعتمادی نیستند . طبقه اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی که به این منطقه آمده اند اکثرا سطح پایین و از همه جا رانده هستند . البته انسانها و تجار با سواد و با فرهنگ و با شخصیت هم داریم ولی اکثر هموطنان ما از کلاس اجتماعی پایینتری نسبت به مهاجران کشورهای دیگر هستند . اکثر پرونده های کلاهبرداری و خیانت و دزدی بر علیه شهروندان ایرانی که در این منطقه در جریان است به خاطر یه هموطن ایرانی دیگر است !!! کلی ایرانی ها برای ایرانیان دیگر اینجا دردسر درست کردن . پس حواستون به هموطنان باشد و با هر کسی معاشرت و بیزنس نکنید . 

 

در کل مردم لاتین ادمهای خونگرم و مهربانی هستند به شرط اینکه یاد بگیرید مانند خودشان لباس بپوشید و خرج کنید و تفریح کنید . خودتات را نه خیلی پولدار نشان بدهید و نه خیلی بدبخت . تلاش کنید در جامعه همانند آنها باشید . اینجا مردم به جای صرف غذا در یک رستوران پنج ستاره و یا یک هتل اوکی ترجیح میدهند از ساندویچ فروشی های کنار خیابان که تا پاسی از نصفه شب باز هستند و ابجو میفروشند غذا بخرند و موزیک در خیابان گوش کنند و کنار خیابان با دوستان خود گپ بزنند .

بنابراین اگر چنین روش زندگی را دوست دارید امریکای لاتین مکان مناسبی برای زندگی کردن میتواند باشد .

 

پویا منصفی 

 

پویامنصفی 

 

شما صاحب این مملکت نیستید

 

♦️روزی که آن خانم محترم گفت، هرکس از وضع موجود ناراضی است جمع کند و از این مملکت برود، کمتر کسی فکر می‌کرد این‌جمله زشت و زننده به‌زودی به تئوری یک جناح سیاسی در ایران بدل شود و بزرگ و کوچک این جماعت به دیگران بگویند: اوضاع همین هست که هست؛ اگر ناراضی هستید جمع کنید، بروید. البته از اول هم معلوم بود که آن تمامیت‌خواهی افسارگسیخته، روزی از چنین جاهایی سر در خواهد آورد. آدمیزاد اگر اهرمی برای مهار نداشته باشد، حرص و ولعش سیری‌ناپذیر است؛ حتی اگر این حرص را پشت شعارهای ارزشی و انقلابی پنهان کند.

♦️اگر همان روز اول بابت چنین توهینی به مردم ایران، توبیخ می‌شدید و به شما و دوستان‌تان می‌فهماندند که صاحب این مملکت نیستید، کار به این جاها نمی‌کشید. طبیعی است که وقتی کوسِ «أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی» می‌زنید و کسی جلوی‌تان را نمی‌گیرد، کار به همین فضاحت‌ها می‌کشد. از تریبون رسمی مملکت به هم‌وطنان خودتان می‌گویید: جمع‌کن برو! این ادبیات را اشغالگران صهیونیست هم در مقابل فلسطینی‌ها به‌کار نگرفتند. لااقل آن اوایل در پی تطمیع آن‌ها بودند و خریدن زمین‌های‌شان.

♦️جمع‌کن برو، فقط یک شعار خوش‌آهنگ نیست که لقلقه کوچک و بزرگ این‌ها شده باشد؛ یک عقیده است. یک عقیده فاسد سیاسی. دعوا هم فقط بر سر حجاب و سلائق شخصی نیست. آن‌هایی که از اوضاع دانشگاه‌ها راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از وضعیت رسانه راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از انتخابات راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از مهار تورم و بهار تورم راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از بیکاری راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از فدراسیون فوتبال راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. سرانگشتی هم حساب کنید، اکثر این مردم باید جمع کنند و بروند و شماها بمانید و مدینه فاضله‌تان.ایرادی هم ندارد ولی حالا که چشم دیدن کسی جز خودتان را ندارید، لااقل تسهیلاتی برای جمع‌کردن آن‌هایی که باید بروند فراهم آورید، چون ممکن است همین‌جا بمانند و کار دست‌تان بدهند. 

 

#پویا_منصفی

📍این روزها همه  شدن وکیل وکیل مهاجرت ...

لطفا قبل از مهاجرت تحقیق کنید و حتی با وکیل مشاوره کنید و  با زندگی خودتون الکی بازی نکنید . هیچ چیزی الکی گرون نیست و کار با ارزش همیشه قیمت خودشو داره .

یادتون باشه از هر ده نفر ممکنه یک نفر موفق بشود که قاچاقی و یا از طریق پناهندگی و عبور از کوه و بیایان به مقصد برسد ‌ شما در فضای مجازی فقط همون یک نفر را میبینید که از سختی ها و موفقیتش میگوید . اما ۹ نفر دیگر هیچ وقت اخبار تجاوز و بدبختی و گرسنگی و زندان رفتن خود را در اینترنت نمیگذارند .

 

زندگی خودتون رو خراب نکنید . مشورت کنید و بعد مهاجرت کنید .

 

وضع ایران خرابه ؟ هیچ شکی نیست ولی وطن شماست . مهاجرت برای فرار از مشکلات یعنی بدبختی بیشتر ! 

فکر میکنید اینور اب مشکل نیست ؟ 

صد برابر بیشتر از ایرانه ولی به یه شکل دیگه .....

پناهندگی یعنی اواره گی .... هر ١٠ تا پناهنده یکشون میتونه موفق بشه ....

دوستان ! مشورت کنید ....

 

بدون پول بدون دانش زبان و بدون تخصص ویژه فکر میکنید اینجا چیکار میتونید بکنید ؟ 

 

با پاسپورت جعلی بیایید ونزوئلا یا اکوادور و بعدش بروید اروپا یا انگلیس پناهنده شوید !!!؟ به همین کشکی و به همین راحتی ؟؟؟

 

اونجا هم با احترام شما رو ببرن و بهتون خونه و کار و ماشین و پول بدن و شما هم سلفی بگیری بزاری توی اینستاگرام و بگی من و برج لندن یهویی !!؟؟

 

از رویاهای بچه گانه خارج شوید ....

 

زندان و اواره گی و بی پولی منتظر شماست تا زمانی که گول این حرفها و برنامه های ماهواره ای و وکیل های قلابی رو بخورید !!! 

وکیل مهاجرت !!! 

 

مشورت کنید ..... زندگیتون رو دوست داشته باشید .

🔹معنای جمله اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن هر چند فاحش یا افحش از طرفین بعمل آمد:

پویا منصفی

 

 

🔹این جمله کلیدی که در اکثر قراردادهای معاملاتی میآید بدین معناست که:

🔸طرفین کلیه اختیارات فسخ قرارداد، از جمله ادعای متضرر شدن را از خود ساقط کردند و دیگر نمیتوانند تحت هیچ شرایطی ادعای فسخ کنند حتی اگر این ضرر بزرگ وقابل چشم پوشی نباشد، مثلا بگویند: این ملک را خیلی گران خریدم. یا خیلی ارزان فروختم. یا بگوید این خانه دارای عیوب و ایرادات مختلف است. یا چون بها وثمن معامله را ندادی پس  قرارداد را فسخ میکنم و...
🔹پس هنگام معامله دقت شود:
با آوردن همین جمله کوتاه در قرارداد: 
[ اسقاط کافه خیارات و لو خیار غبن هر چند فاحش از طرفین بعمل آمد ] دیگر نمیتوان تحت هیچ شرایطی معامله را فسخ کرد مگر آنکه فروشنده تدلیس (فریب) کرده باشد.
لذا میتوان خیاراتی مثل خیار عیب یا غبن را برای خود باقی بگذارید.

 

 

پویا منصفی pouya monsefi

 

نکاتی برای شناسایی ویزای جعلی کانادا
ویزای کانادا یک نوع سند رسمی است که از سوی سفارت این کشور و به درخواست متقاضیان صادر می‌شود. سودجویان اغلب از سبک و طراحی ویزای اصلی کانادا اقدام به جعل این ویزا می‌کنند. در ادامه نکاتی را برای شما بیان می‌کنیم که تفاوت میان ویزای جعلی و اصلی کانادا را متوجه خواهید شد!

۱. فونت نامناسب: در تمامی نوشته های ویزای اصلی فونت، سایز و رنگ نوشته‌ها یکسان است. با این حال در ویزای تقلبی شما هیچ دو نوشته یکسانی (از لحاظ اندازه، رنگ و فونت) نمی‌بینید.

۲. واژگان فرانسوی: بدیهی است که سازندگان ویزای تقلبی، تخصصی در کپی کردن همه چیز ندارند! به همین دلیل شما اغلب اشتباهاتی را در برخی از قسمت های ویزای خود می‌بینید. با توجه به اینکه فرانسوی نیز زبان رسمی کشور کاناداست، در ویزای کانادای اصلی کلمات فرانسوی به همراه کلمات انگلیسی چاپ شده اند. به طور مثال در شماره سریال ویزای کانادا، کلمات فرانسوی نیز استفاده شده است که ویزای تقلبی کانادا موفق به چاپ این کلمات به صورت صحیح نشده اند!

۳. واترمارک نام و نام خانوادگی متقاضی: در ویزای اصلی کانادا، نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد و شماره پاسپورت دارنده ویزا به صورت واترمارک شده در ویزای اصلی مشخص است. در یک سری ویزاهای تقلبی واترمارک اطلاعات گفته شده وجود ندارد و یا اطلاعات واترمارک شده، دارای فونت، سایز و رنگ یکسان نمی‌باشند.

۴. شناسایی عنوان کانادا: در ویزای اصلی کانادا، کلمه کانادا در مرکز کادر بالا چاپ شده است به طوری که فاصله بسیاری کمی با کادر پائین دارد. در ویزاهای تقلبی و جعلی، عموما عنوان کانادا در مرکز کادر نیست و این کلمه فاصله زیادی با خط بالا و پائین کادر دارد.
مواردی که در بالا به شما اعلام کردیم، موارد رایج در ویزای تقلبی کانادا می‌باشد. در صورتی که ویزای دریافتی شما با اطلاعات بالا مطابقت نداشت، به ویزای کانادای خود باید شک کنید.

زکریای رازی آمد و رفت . . .!
انیشتین آمد و رفت . . .!
هاوکینگ آمد و رفت . . .!
استیو جابز که پدر تکنولوژی نوین بود هم آمد و رفت . . .!
بیل گیتس هم در حال رفتن است . . .!

اما هنوز در خانواده و همسایگی ما مادری اسپند دود می کند تا فرزندش چشم نخورد!
پدری گوسفند می‌کشد و نذری می‌دهد تا ظلمش بخشیده شود!
مادربزرگ در انتظار معجزه است تا مشکلش حل شود!
دایی‌ام برای پاک کردن مال خود، بخشی از دارایی خود را خرجی میدهد ولی خواهر و خواهر زاده‌هایش که حقشان را خورده همه دندان پوسیده دارند!
پدربزرگم وصیت کرده تا دارایی خود که یک منزل 100 متری کهنه ساخت است را بفروشند و برای او نماز و روزه بخرند، در حالیکه پسران و دختران و نوه‌هایش از گرسنگی ناله میکنند!
خاله بیسوادم هر روز هزار تومان به صندوق صدقات واریز می کند تا جهنم ناشی از ظلم به عروس و بچه هایش بخشیده شود!
عمه ام برای درمان آرتروز به دعانویس و رمال متوسل می‌شود!
هنوز برای ازدواج و تصمیم گیری های مهم استخاره می‌کنند!
در دانشگاهها پایان نامه خرید و فروش می شود!
بچه های زیر 15 سال ازدواج می کنند!
مدیران تا پاسی از شب در اداره در جلسه اند و با این جلسه‌ زدگی عوامفریبی می کنند زیرا انحصار طلبند و تفویض اختیار نمیکنند!

به تاریخمان می‌بالیم ولی برای امروزمان پاسخگو نیستیم! مرده ها را می ستائیم و زنده ها را به دق می آوریم
حقیقت واقعی درباره بسیاری از راز های زندگی می تواند به وسیله علم توضیح داده شود. اما مردم نمی خواهند با علم به بستر بروند. زیرا بی روح و خشک است. آنها افسانه و درام را ترجیح می دهند.

آری زمان برای ما بی ‌ارزش‌ترین مقوله است!

پویا منصفی

 

پویا منصفی  pouya monsefi

 🔷همسر مقتول حق قصاص ندارد؟؟!!

🖋سوال به صورت نکته

🔸بر طبق مواد ٣٥١ و ٣٥٢ قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٩٢، زن و شوهر از اولیای دم مقتول محسوب نمی شوند و حق قصاص ندارند اما اگر قصاص به هر دلیل تبدیل به دیه شود همسر مقتول از دیه ارث می برد.

💥مجازات هایی که برای هتک حرمت در خیابان در نظر گرفته می شود.

 

پویا منصفی

 

مطابق ماده ۶۰۸ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات،توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا۷۴ضربه و یا پنجاه هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.توهین مذکور در این ماده، توهین ساده محسوب می شود.

مقصود از واژه افراد در صدر ماده صرفاً اشخاص حقیقی (افراد عادی) می باشد و اشخاص حقوقی و ادارت و سازمان ها را شامل نمی شود، زیرا همانطور که پیش تر گفته شد، توهین جرمی است که بر روی حیثیت و شخصیت افراد واقع می شود همانند جرم افترا، این درحالی است که اشخاص حقوقی دارای شخصیت به این معنا نیست.

قانونگذار توهین به افراد را از طریق فحاشی و استعمال الفاظ رکیک ممکن دانسته، این در حالی است که از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود. بنابراین توهین صرفاً به لفظ واقع نمی شود، و حتی می تواند به وسیله رفتار و نوشتن یا تصویر نیز واقع شود.

جرم توهین می تواند به شکل گفتار، کردار، نوشتار و حتی اشارات مختلف دست و چشم و نظایر آن باشد. بدین ترتیب اعمالی مثل آب دهان به روی دیگری انداختن، هل دادن تحقیر آمیز دیگری یا برداشتن خشونت آمیز کلاه یا روسری از سر شخصی و پرتاب کردن آن به زمین با توجه به اینکه عرفا باعث تخفیف و تحقیر شخص است، می تواند توهین کیفری محسوب شود.

جرم مذکور در این ماده جرمی قابل گذشت محسوب می شود، بنابراین با شکایت شاکی است که قانون شروع به تعقیب می نماید و از همین روی با گذشت وی تعقیب موقوف خواهد شد. اما باید بیان داشت که برای تحقق جرم توهین حضور شخصی که به او توهین شده است ضروری نخواهد بود، بنابراین توهین ممکن است غیابی هم صورت گیرد.

مجازات فردی که مرتکب توهین ساده می شود به دلالت ماده 608 شلاق تا 74 ضربه و یا جزای نقدی از پنجاه هزار ریال تا یک میلیون ریال می باشد. بنابراین قاضی اختیار به اعمال مجازات شلاق و یا جزای نقدی خواهد داشت.

مجازات مقرر در فوق درحالی است که گاهی توهین صورت گرفته در قالب آن ماده، قابل اعمال مجازات نمی باشد، به عبارتی دیگر گاهی تعرض به حیثیت افراد از طریق توهین موجب اعمال مجازات حدی خواهد شد

در همین راستا افراد باید درنظر داشته باشند چنانچه توهین و یا بی احترامی از سر عصبانیت و یا موارد دیگر به شخصی در خیابان داشته باشند به قطع یقین در صورت پیگیری شخص به مجازات مکفی محکوم می شوند

 

پویا منصفی pouya monsefi