دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

Dr Pooya Monsefi Tehrani , law advisor & Member of UN human rights lawyer-latin America

دکتر پویا منصفی  ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری

دکتر پویا منصفی تهرانی اولین فارغ التحصیل ایرانی - ونزوئلایی در رشته حقوق بین الملل و حقوق بشر در امریکای جنوبی است . وی عضو وکلای حقوق بشر سازمان ملل و عضو وکلای تحقیقات امریکای جنوبی میباشد. کسانی که در کشور های امریکای جنوبی و امریکای مرکزی دچار مشکلات قانونی ، مهاجرتی و یا حقوقی شده اند و یا حقی از انها ضایع گردیده و یا به هر دلیلی در زندان هستند میتوانند با ایشان در تماس باشند . بدیهی است حق مشاوره اولیه تلفنی برای ایرانیان عزیز رایگان است و در صورت نیاز گزارش پرونده انان به سفارت جمهوری اسلامی ایران در همان کشور ارسال میگردد تا از طریق وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی کمکهای لازم به ایرانیان عزیز در اسرع وقت صورت پذیرد.

۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پویا منصفی» ثبت شده است

✅ پاک کردن نام همسر  سابق از شناسنامه چگونه است؟

 

اگر فردی از همسر قبلی خود متارکه کرده و با انتخاب همسر دوم و ثبت ازدواج رسمی به ثبت احوال مراجعه کند می‌تواند نام همسر سابق خود را از شناسنامه اش حذف کند. اما پاک کردن نام همسر از شناسنامه دارای قوانین زیر است:

1.حذف کردن نام همسر سابق تنها با ثبت ازدواج مجدد امکان پذیر است.

2. زن مطلقه تنها در صورتی می‌تواند نام همسر قبلی خود را پاک کند که در ازدواج قبلی خود باکره مانده باشد. پس باکرگی امری ضروری است و تنها با ثبت ازدواج مجدد امکان پذیر نیست.

3. پاک کردن نام همسر از شناسنامه فردی که همسرش فوت کرده با ثبت ازدواج مجدد امکان پذیر است و نیاز به رعایت مورد قبلی نیست.

البته بعضی وقتها گفته میشه که اگر درخواست شناسنامه مجدد بکنید به شما شناسنامه پاک داده میشود که گاهی درست است و گاهی نیست و اگر استعلام بشود در سیستم ثبت احوال همیشه میماند و برخی از وکیل نماها هم پول میگیرند که پاک کنند که قانونی نیست

پویا منصفی

✍️شرایط ارث بردن نوه از مادر بزرگ و یا پدر بزرگ

🔰قبل ار خواندن مطلب شرایط ارث بردن نوه از مادر بزرگ و یا پدر بزرگ بهتر است برای اشراف بیشتر به طبقات ارث و سهم هر یک از وراث مطلب “ارث و سهم هر یک از وراث بر طبق قانون ارث” را مطالعه نمایید.

🔻اما یک قاعده کلی وجود دارد و آن اینکه شرایط ارث بردن نوه از پدربزرگ و مادربزرگ خواه پدری یا مادری این است که فرزندی از متوفی باقی نمانده باشد. از ما سوال های متفاوتی می شود اینکه :
چرا نوه از پدر بزرگ ارث می برد؟
ارث بردن نوه در صورت فوت مادر چگونه است؟

✍️قانون ارث بردن نوه در صورت فوت مادر چیست؟

📌اگر قاعده کلی را فرا بگیریم تمام این سوال های شما پاسخ داده می شود. توجه داشته باشید تا وقتی که فرزند باشد نوبت به نوه نمی رسد به این مثال عنایت بفرمایید: شخصی فوت کرده که ۴ فرزند داشته است ۲ فرزند او قبل از فوت پدر فوت شده اند و در زمان فوت فقط ۲ فرزند او زنده است، ارث متعلق به فرزندان موجود است و فرزندان پسر و دختر فوت شده قبل از پدربزرگ ارثی نمی برند.
🔻مثال دیگر زن و شوهری صاحب ۳ فرزند می باشند ۱ دختر و ۲ پسر، در سال ۱۳۸۰ یکی از پسران فوت می کند در حالی که ازدواج کرده بوده و یک فرزند پسر  داشته است، در سال ۱۳۹۷ پدر فوت می کند در حالی که همسر داشته ۱ فرزند دختر، یک فرزند پسر و ۱ نوه از فرزند پسر فوت شده، ارث به چه کسانی تعلق می گیرد؟
خوب مطمئن هستیم با دانستن قاعده کلی جواب را به راحتی گفته اید همسر  ماترک و مابقی ارث بین دختر و پسر متوفی به نسبت یک به دو تقسیم می شود و هیچگونه ارثی به نوه که پدرش قبل از پدر بزرگ فوت کرده نمی رسد. آیا نوه دختری ارث می برد؟ 
اگر نوبت به ارث بردن نوه ها برسد یعنی فرزندی نباشد حتما نوه دختری نیز ارث می برد .


🔻میزان سهم الارث نوه ها چگونه است؟

نوه ها فقط به میزان سهم پدر یا مادر خود ارث می برند یعنی اینکه اگر زنی فوت کند که فرزندانش قبل از او فوت کرده اند و یک دختر و پسر داشته و در حال حاضر نوه های دختری و پسری دارد، هر یک از نوه های دختری به میزان سهم الارث دختر متوفی و سهم هر یک از نوه های پسری به میزان سهم الارث پسر متوفی باشد که نسبت پسر دو و دختر یک بین آنها تقسیم می شود.

 

پویا منصفی

 

 

توهمات برخی ایرانیان ! ما بهترینیم !  ایا نباید مردم بهتری شویم ؟

چرا به خودمان دروغ می‌گوییم و فکر میکنیم ایرانیان هیچ ایرادی ندارد ؟ 

چرا مثل مردمان دیگر کشورها پشت هم دیگه نیستیم و بجای حمایت همدیگه رو تخریب میکنیم ؟ چرا وقتی خبر بدبختی یه ایرانی رو میشنویم میگوییم : خوب شد ! حقش بود ! مرتیکه دزد معلوم نیست چیکار کرده ؟
چرا همدیگه رو قضاوت میکنیم ؟ این است فرهنگ اریایی ؟

چرا میگیم عربها سوسمار خورند !
عربها هیچ کدوم از این کارهای ما ایرانی ها رو نمیکنن واسه همین هم پیشترفت کردند . اونها خواستند با فرهنگ بشن ولی ما با توهم گذشته خودمان ان چیزی را هم که داشتیم از دست دادیم !


ما ایرانیان به خاطر گذشته تاریخی و تمدن بزرگی که کشورمان داشته ((توهم )) زیادی در همه موارد داریم و خىد را بی جهت بزرگ میبینیم و بقیه ادمها و ملتها و کشورها رو پیش خودمان ادم حساب نمیکنیم . به هر کسی فحش میدیم و میگوییم فقط ما ایرانی ها خوبیم ! مثلا میگوییم : ایرانی‌ها باهوش‌ترین مردم دنیان ! 
اما واقعیت بر اساس امار پژوهش سازمان ملل چیز دیگه ای است : 
ژاپن با میانگین آی‌کیو ۱۰۷، رتبه اول 
ایران با میانگین آی‌کیو ۸۰, رتبه ۹۶


..... باید به خودمان بهتر نگاه کنیم تا بتوانیم از توهم خارج شویم و با واقعیت دنیا بیشتر اشنا شویم و انتظارمان را از زندگی بر اورده سازیم . 
تا زمانی که در توهم هستیم نمیتوانیم مشکلات خودمان و کشورمان و زندگیمان را حل کنیم . 

مثلا امیر تتلو در گرجستان کنسرت برگزار کرد. هرچه دلش خواست گفت البته از او انتظاری بیش از این نیست. 

این کنسرت واکنش‌های زیادی داشت. یکی از مجری‌های زن تلویزیون تتلو را ایرانی‌نما خواند و گفت:« مطمئن هستم تمام کسانی که در این کنسرت بودند، ایرانی نبودند.»

در اینجا می‌خواهم سوالی بپرسم. چرا این خانم مجری فکر می‌کند، شرکت کنندگان در کنسرت ایرانی نبودند؟ مگر ما ایرانی‌ها با بقیه مردم دنیا چه فرقی داریم؟ واقعا چرا اینقدر خودمان را تحویل می‌گیریم؟

خانم مجری به گونه‌ای موضع گرفته‌اند که گویی از دهان ایرانی‌ها نقل و نبات بیرون می‌آید و از دهان دیگر ملل، فحش‌های +18

اتفاقا فحش دادن از تخصص ما ایرانی‌هاست. به قول صادق هدایت:« زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.»

کافی است یک روز در خیابان و فضاهای مجازی و پست های اینستاگرامی گشتی بزنید و ببیند که دست کمی از کنسرت تتلو ندارند. 

ما ایرانی‌ها معمولا از هرکسی خوشمان نمی‌آید، با فحش و تخریب شخصیت و بد بیراه به استقبال او می‌رویم. 

چرا می‌خواهیم خود را غیرواقعی نشان دهیم؟ چرا دوست داریم خود را فرهیخته‌ترین ملت دنیا نشان دهیم درحالی که نیستیم. 

چرا به فرهنگ اریایی و کورش و داریوش افتخار میکنیم در حالیکه به راستی ، و مروت و صداقت و جوانمردی اعتقاد نداریم ؟ کدوم فرهنگ اریایی ؟ کدام بخش جامعه ما امروز فرهنگ وجود دارد ؟ 

کافی است یک روز به ورزشگاه آزادی بروید تا ببیند، فرهنگ یعنی چه!

تتلو و همه آنهایی که در کنسرت بودند، ایرانی بودند. ما هم مثل همه دنیا، هم فرهیخته داریم هم افرادی که فرهنگ و شعور و شخصیت خود را فروخته اند . لطفا سعی نکنیم با حرف‌های قشنگ و الکی خود را اتو کشیده نشان دهیم.

ما حتی در ادبیات‌مان هم شاهد فحش‌هایی هستیم که آدمی با خواندنش از خجالت تا بناگوش سرخ می‌شود. 

همیشه یکی از مشکلات ما ایرانی‌ها این بوده است که دوست نداریم واقعیت اجتماع را ببینیم و به خودمون اصلا نگاه نمیکنیم ! فکر میکنیم ما اخر ادب و کلاس و تحصیلات و فهم و شعور هستیم و بقیه بیشعور هستند . فرهنگ ما در ایران الان چه تعریفی دارد ؟
کدام یک در حال حاضر فرهنگ اکثر ما ایرانی ها است : 

١- ادب ، شخصیت ، دوستی و محبت ، دموکراسی ، احترام به بزرگتر و قوانین اجتماعی ، مطالعه ، کار و تلاش 

یا ..........

٢- زیر اب زنی ، فحش دادن ، تهمت زدن ، دور زدن ، مواد مخدر ، دروغ گفتن و بی احترامی به قانون و پدر و مادر ؟؟ 

عینک واقع بینی به چشم بزنیم و جامعه ایرانی را همانطور که هست ببینیم. و تلاش کنیم خودمان را اصلاح کنیم . 
تا زمانی که خودمان را اصلاح نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کسی از انطرف ابها بیاید و وضعیت مملکت را درست کند ! 

مهم نیست اریایی باشیم یا عرب و یا هندی و یا گرجستانی و روس ! مهم اینه که ادم باشیم . انسان  باشیم . هویت یک انسان شرف و اخلاقش است نه پیشینه تاریخی اون . 
پیشینه انسان فرهنگ و تمدن اون به حساب نمی اد . پیشینه و تاریخ گذشته انسان هویت گذشته و اجداد اوست ، نه فرهنگ و شعورش . 

ما تاریخ چند هزار ساله داریم؛ این یعنی بهتریم!

یونان باستان به مراتب از ایران باستان روی تاریخ اثر عمیق تری گذاشت(البته در برخى موارد). سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس، فیثاغورس، اقلیدس، بقراط و ... در فلسفه و سیاست و طب و هنر و ریاضی و ... شاهکار آفرینش بودند. اما یونان چند سال پیش به درجه ای از فلاکت رسید که برای بقا حتی برخی پیشنهاد دادند بخشی از خاکش را به کشور همسایه بفروشد!

مصر هم تمدنی شگفت انگیز دارد و در هیلی موارد از فرهنگ و تا یه ما قدیمی تر و عظیم تر و مهم است ! اما این روزها گرفتار چند دستگی سیاسی، فساد اقتصادی و تنش های قومی شده است و اوضاعی رقت انگیز را بعد از یک انقلاب تجربه می کند.

گذشته گرایی با گذشته پرستی فرق دارد .

افتخار به گذشته و تاریخ باشکوه برای خوشبختی کفایت نمی کند.

باید بپذیریم که روزگار خوبی را نمی گذرانیم، نگاهی به گله و شکایت های پیرامون مان بیندازیم، این همه زباله در خیابان و دریا و بیابان را شب ها که ما خواب هستیم ترامپ می آید و می ریزد؟

این همه قتل و عام جاده ای نتیجه مداخله اسرائیل است؟ این تلاطم بازار و بی نظمی اقتصادی و دلال مسلکی کار عربستان است؟ آن آقایی که دیروز در اتوبان پیش چشم من بطری شیشه ای دلستر را از ماشین بیرون پرت کرد و هزار تکه شد و نزدیک بود سرنشینان چند ماشین را به کُشتن بدهد، داماد صدام بود؟

نخست وزیر انگلیس هر سال نوروز می آید و برای یک جوجه کباب و یک چای آتشی هکتارها جنگل چند هزارساله را آتش می زند؟

باور کنیم که باید تعارف و تحسین های اغراق آمیز را کنار بگذاریم و بپذیریم جماعتی در این کشور زندگی می کنند که نه تنها نادان هستند، بلکه در مقابل دانستن جانانه مقاومت می کنند. تلاش کنیم در این دسته قرار نگیریم.

این نوشتار در پی خودزنی و سرقت اعتماد به نفس ملی نیست، بلکه یک یادآوری به خودمان است که باید دست از اغراق های معمول برداریم و با واقعیت های پیرامون مان مثل یک بیماری روبه رو شویم. انکار و حاشا کردن بیماری نتیجه ای به مراتب دردناک تر از درمان دارد... ما باید به مردم بهتری تبدیل شویم


 
📌#پویامنصفی 

 

پویا منصفی وکیل ایرانی pouya monsefi law adviser
 

🔴پدیده شوهر آزاری

پویا منصفی

 

تلقی اولیه از خشونت خانگی، متوجه فاعلیت مرد و قربانی بودن زن است اما آمارهای غیررسمی و مبتنی بر تحقیقات میدانی نشان می‌دهند که ۱۰درصد کل خشونت‌های خانگی، از سوی زنان علیه مردان اعمال می‌شود.

طبق نتایج یک تحقیق دانشگاهی از هر ۱۰ زن، پنج نفر و از هر ۱۰ مرد، سه نفر مورد آزار جسمی یا روحی همسران‌شان قرار می‌گیرند. مطابق همین تحقیق، آمار آزار جسمی در زنان بیشتر است.

پدیده "شوهر آزاری" در ایران رو به افزایش است. این مدعا را گزارش‌های صفحه حوادث رسانه‌ها و آمار مراجعات پزشکی قانونی تایید می‌کنند. جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند که این روند، پیامد مستقیم رواج عمومی خشونت در جامعه و ناشی از دوران گذار و تغییر سبک زندگی است.

روزنامه شهروند در گزارشی می‌نویسد در استان مازندران از ابتدای سال ۹۵ تا کنون، ۲۹ پرونده "شوهر آزاری" تشکیل شده است. شهروند می‌نویسد این میزان به نسبت سال ۹۴، رشدی ۲۱درصدی نشان می‌دهد.

به نوشته شهروند، گزارش‌های پزشکی قانونی در خصوص "شوهرآزاری" برای نخستین مرتبه در سال ۹۳ منتشر شد: «در آن‌سال براساس اعلام رسمی پزشکی قانونی کشور، به پرونده بیش از ‌یک‌هزار و ٥٠٠ مرد رسیدگی شده بود که قربانی خشونت و آزارهای روحی و روانی از سوی همسران‌شان شده بودند.»

آمارهای غیررسمی نشان می‌دهند که "شوهرآزاری" عمدتا در مدار "زخم‌زبان‌های کلامی و آزارهای روحی" است. هم‌چنین عنوان می‌شود که مراجعه مردان خشونت‌دیده به مراجع قانونی و قضایی به دلایل فرهنگی به مراتب کمتر از زنان آزار دیده است. بر این اساس بسیاری مردان به خاطر پرهیز از مضحکه شدن، موارد مشاجره، کتک خوردن، تحقیر و تهدید و خشونت‌های آشکار و پنهان شریک زندگی خود را نه با دیگران مطرح می‌کنند و نه در مراجع رسمی.

روزنامه شهروند به نمونه‌ای به نام مجید اشاره می‌کند که از همسرش در دعواهای زناشویی چند مرتبه سیلی خورده اما شکایتی نکرده است: «برم کلانتری چی بگم. بگم زنم من را می‌زند. کم توی خانه و در و همسایه مسخره شدم، حالا برم خودم را سوژه خنده ماموران پلیس کنم. اصلا کسی باور نمی‌کند که مرد از زنش کتک بخورد. مامور کلانتری از من نمی‌پرسد تو با ١٠٠ کیلو وزن چطور از یک زن ۶۰ کیلویی کتک خوردی؟»

مجید البته پنهان نکرده که خودش یک بار همسرش را به سختی کتک زده ‌است. نکته فرهنگی این است که کمتر کسی نیز از زن سیلی خورده انتظار دارد موضوع را به محکمه یا کلانتری بکشاند.

تغییر الگوها و منابع قدرت

تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی، الگوی دعواها و مشاجرات خانوادگی را نیز تغییر داده است. اگر سابقا در اختلافات زن و شوهری، مردها به خاطر برخورداری مطلق از منابع قدرت (اقتصادی، فیزیکی، قانونی و ...) زنان را به طلاق و بیرون انداختن از خانه تهدید می‌کردند، اینک زن‌ها نه تنها از چنین وضعیتی نمی‌ترسند بلکه پرخاش و اعتراض یا تهدید را حق خود می‌دانند.

در بخشی از تحقیقی که در سایت "انجمن حمایت از حقوق مردان" منتشر شده آمده است: «مردانی که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند و یا از نظر مالی به همسر خود وابسته‌اند و یا با مشکلات اخلاقی یا سوءمصرف مواد مخدر یا الکل مواجهند، بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی قرار دارند. یعنی مردان، قربانیِ خشونت شدن را ناشی از جایگاه فرودست و تضعیف پایگاه قدرت خود در خانواده می‌بینند.»

محسن رازافشا، روانپزشک خانواده گفته است: «افزایش آمار اشتغال زنان، فشارهای کاری و اجتماعی، استقلال مالی و افزایش میزان تحصیلات باعث شده تا نقش زنان در جامعه امروز ایرانی نسبت به ۴۰‌سال پیش دچار تغییرات بنیادین شود. وقتی زنی پا به پای مرد کار می‌کند و تأمین بخشی از هزینه‌های زندگی را برعهده دارد، دیگر نمی‌تواند مانند مادربزرگ‌ها یا زن‌های ۴ دهه قبل رفتار کند. درواقع این تغییر نقش خود عاملی برای افزایش خشونت زنان است؛ هرچند خشونت زنان اساسا با ماهیت آنها سازگارنیست.»

این پزشک خانواده نکته مهم دیگری، یعنی مشکلات حقوقی و نبود فرصت‌های برابر برای زنان را طرح کرده؛ مشکلاتی که همراه با مشکلات اجتماعی موجب می‌شوند زنان خود را تحت ظلم و ستم احساس کنند و برآشوبند: «قوانین و عرف جامعه ایرانی هنوز مردسالار است و زن امروزی چنین شرایطی را برنمی‌تابد. برآیند همه اینها به صورت خشونت از سوی زنان بروز و ظهور پیدا می‌کند.»

 

پویا منصفی pouya monsefi

#ویزای_اکوادور_برای_ایرانیان_اجباری شد -

اکوادور برای شهروندان 5 کشور از جمله ایران الزام اخذ روادید مقرر نمود
-

https://www.cancilleria.gob.ec/ecuador-establece-requisito-de-visado-a-ciudadanos-de-egipto-filipinas-iran-vietnam-y-yemen/
-

به اطلاع می رساند که وزارت امور خارجه اکوادوربا انتشار اطلاعیه ای در مورخ 28 مارس 2020 اعلام کرد دولت اکوادور در استفاده از حق تمامیت ارضی و استقلال خود و همچنین پیروی از اصل مهاجرت نظام مند و مطمئن با هدف حفظ حقوق، امنیت و رفاه مهاجرین، برای شهروندان مصر، فیلیپین، ایران، ویتنام و یمن الزام اخذ روادید پیش از ورود به خاک اکوادور را مقرر نموده است. 
این مصوبه در مورخ 17 مارس توسط وزیر امور خارجه و وزیر دولت اکوادور به امضاء رسیده و از مورخ 27 مارس، تاریخ انتشار آن در روزنامه رسمی، وارد اعتبار و اجرایی شده است. بدین ترتیب فهرست نظام ویژه اکوادور در خصوص الزام اخذ روادید، به 29 کشور شامل افغانستان، آنگولا، بنگلادش، کامرون، کره شمالی، کوبا، مصر، اریتره، اتیوپی، فیلیپین، گامبیا، غنا، گینه، هند، عراق، ایران، کنیا، لیبی، نپال، نیجریه، پاکستان، کنگو، سنگال، سوریه، سریلانکا، ونزوئلا، ویتنام و یمین افزایش یافت. 
پیش از این ماریا رومو، وزیر دولت اکوادور نسبت به سوء استفاده قاچاقچیان انسان از سیاست دربهای باز دولت سابق اکوادور هشدار داده بود و از ماه آگوست سال گذشته نیز مجلس ملی اکوادوربررسی لوایح اصلاح قانون مهاجرت را در دستور کار قرار داده است.

 

 

پویا منصفی وکیل ایرانی کلاهبرداری مهاجرتی

✳️آیا بستن کوچه یا معابر  با زنجیر قانونی است؟

پویا منصفی


بستن ملک عمومی، جرم است


نقشه کوچه‌ها، شوارع یا بن‌بست‌ها باید بر اساس قانون نحوه خرید ابنیه و اراضی مورد نیاز شهرداری‌ها، مصوب سال 1358 و براساس نقشه هادی و تفضیلی شهرها که شهرداری آن را تایید و به تصویب وزارت‌کشور و استانداری همان استان می‌رساند، ترسیم شده و حدود آن مشخص شده باشد.
یعنی محدوده املاک موجود در شهر بر اساس نقشه شهر مشخص می‌شوند. بنابراین اگر کوچه‌ها و راه‌ها بر اساس این قانون ایجاد شده باشد و شهرداری آن را به عنوان اماکن عمومی استفاده کرده باشد، زنجیر کردن کوچه غیرقانونی می‌شود. 
اما اگر مالکان در کوچه‌ها از ملک متعلق به خودشان استفاده و کوچه‌ای احداث کرده باشند، بستن و محصور کردن این کوچه که متعلق به خودشان است، منع قانونی ندارد
براساس قانون اگر شهرداری نیاز دارد که راهی، کوچه‌ای یا فضای سبزی یا حتی مکان تفریحی و هر چیز عمومی در شهر ایجاد کند، باید جزییات آن در نقشه هادی یا نقشه تفضیلی شهر ذکر شده باشد و در این‌ صورت است که شهرداری برای ایجاد محلی که در طرح تفصیلی آمده است، می‌تواند بر اساس قانون سال 58 ، ملک را از مالک خریداری و از ملک خریداری شده برای استفاده عمومی استفاده کند و ملک عمومی هم متعلق به همه ساکنان شهر است.
از نظر حقوقی، اگر کوچ اختصاصی باشد بستن آن نه تنها منع قانونی ندارد، بلکه موجه هم هست و در غیر این‌صورت و اگر کوچه بن بست نباشد و شارع عمومی باشد، بستن و محصور کردن آن دارای منع قانونی است و اشکال دارد.

*گاهی یک حرفایی در عین سادگی آغشته به علمند ،ادبند،عقلند، حتی عشقند.*

خانم جوانی در اتوبوس نشسته بود . در ایستگاه بعدی خانمی مسن با ترش رویی و سروصدا وارد اتوبوس شد و کنار او نشست و خود را به همراه کیفهایش با فشار و زور بر روی صندلی نشاند .

 شخصی که در طرف دیگر خانم جوان نشسته بود از این موضوع ناراحت شد و از او پرسید که چرا حرفی نمیزند و چیزی نمیگوید . 

خانم جوان با لبخندی پاسخ داد : 

 لزومی ندارد برای موضوعات ناچیز خشمگین شد و بحث کرد ، *سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است*. من در ایستگاه بعدی پیاده میشوم . 

 این جواب ارزش این را دارد که با حروف طلایی نوشته شود . 

  *لزومی ندارد برای موضوعات ناچیز بحث کرد ، سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است* 

 اگر تک تک ما این موضوع را درک میکردیم که وقت ما بسیار کم است ، آنوقت متوجه میشدیم که پرخاشگری ، بحث و جدلهای بی نتیجه ، نبخشیدن دیگران ، ناراضی بودن و عیب جویی کردن تلف کردن وقت و انرژی است .

 آیا کسی قلب شما را شکسته است ؟ 
*آرام باشید ، سفر بسیار کوتاه است.*

آیا کسی خشم شما را برانگیخته است ؟ 
*آرام باشید ، ببخشید ؛ سفر بسیار کوتاه است .

 هرمشکلی که دیگران برایمان ایجاد میکنند ، بخاطر داشته باشیم که *سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است* 

 هیچکس طول این سفر را نمیداند . هیچکس نمیداند ایستگاه او چه زمانی خواهد بود . 
*سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است .*

 🔷همسر مقتول حق قصاص ندارد؟؟!!

🖋سوال به صورت نکته

🔸بر طبق مواد ٣٥١ و ٣٥٢ قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٩٢، زن و شوهر از اولیای دم مقتول محسوب نمی شوند و حق قصاص ندارند اما اگر قصاص به هر دلیل تبدیل به دیه شود همسر مقتول از دیه ارث می برد.

حدود ۲۵۰۰ سال قبل پیرمردی 70ساله درحضور بیش از 100 نفر هیئت منصفه به جرم "تشویش افکار عمومی" و "نشر اکاذیب" به اعدام محکوم شد.

این مرد سقراط نام داشت. 

 

ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، 
"ﻣﮕﺮ ﺳﻮﺍﻝ" ! 

ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ؛
ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩﯼ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ. 
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: 
"نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ" 
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺍﻫﻞ ﻧﻘﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭﭼﺎﻟﺶ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ؛ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖ ﺳﻠﻄﻪﯼ ﻋﻘﺎﯾﺪ "ﻋﺎﺩﺗﯽ" ﻭ "ﻋﺎﻃﻔﯽ"  ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ. 
ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ. 
عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ.
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﮔﺰﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﺗﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻘﺪ، "ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ" ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.

ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪ چیز ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ "ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ" ﻣﯽﮐﺮﺩ.
ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭﺧﻤﻮﺩﮔﯽ ﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ.
ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ "ﺧﺮﻣﮕﺲ" ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
او از راه پرخطر "یقین زدایی" منصرف نشد. 
ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. 
ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎ ﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.
امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شک گرایی(شک ورزی) یا سنت سقراطی میگویند.
بسیاری از انسانها مطابق عرف جامعه بودن(عرفی بودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت میدانند. 
اما سقراط نشان داد که اینطورنیست، عقلانیت با "فرآیند تفکر" سر و کار دارد.

ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعیﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ.


سرنوشت سقراط پایان غم انگیزی داشت و نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!


سقراط با نوشیدن جام زهر شوکران اعدام شد!

جرم مزاحمت تلفنی چیست و به کجا شکایت کنیم ؟ 

مزاحمت تلفنی ، تهدید از طریق تلفن و پیامک ، ارسال عکس و حرفهای مستهجن ، توهین به هر شکل در قانون ایران و بر اساس قوانین بین الملل در همه کشورها جرم دارد . 

به کجا شکایت کنیم؟

مزاحمت تلفنی موضوعی است که علاوه بر امکان پیگیری از سوی شرکت مخابرات، از طریق دادسرا و در قالب شکایت کیفری نیز قابل پیگیری است. برای این کار کافی است به دادسرای محل سکونت یا کار خود یعنی جایی که مزاحمت در آنجا رخ داده مراجعه کنید. داشتن نامه‌ای از مخابرات نیز می‌تواند باعث سرعت در کار شود. در این مرحله روی یک برگه کاغذ شکایت خود را مطرح می‌کنید. عنوان مجرمانه این شکایت هم چنین است: «ایجاد مزاحمت تلفنی از طریق ارسال پیامک و یا تلفن.» اگر توهین شدیدی هم صورت گرفته باشد، شاکی می‌تواند تقاضای «اعاده حیثیت» را هم مطرح کند. ممکن است طرف مقابل نامشخص باشد. در چنین حالتی در بخش مربوط به متشاکی نوشته می‌شود: «نامشخص.»

بعد از این مرحله، با ارجاع شکایت به یکی از شعبه‌های دادیاری یا بازپرسی، با نامه‌ای که دادگاه خطاب به کلانتری برای تکمیل کردن تحقیقات می‌نویسد، کلانتری از مخابرات درخصوص این شماره تلفن استعلام و تقاضای پرینت مکالمات تلفنی را عنوان می‌کند. ممکن است این استعلام به طور مستقیم از سوی دادگاه خطاب به مخابرات ارسال شود، اما بخش اولیه کار در این مرحله شناسایی مزاحم است.

این نامه‌ها نیز برای بخش حقوقی شرکت مخابرات ارسال می‌شود. در این بخش ردیابی مربوط به خط و گوشی تلفن عادی و همراه قابل انجام است. حتی مخابرات می‌تواند گوشی تلفن همراهی که از آن تماس گرفته شده را ردیابی کند و این مسأله را مشخص کند که آخرین بار چه زمانی و چگونه از آن استفاده شده و چه سیمکارتی در آن فعال بوده است؟ پس از این مرحله و مشخص شدن شماره تماس، از سوی دادسرا برای آن نشانی و صاحب خط تلفن اخطاریه ارسال می‌شود و دادسرا ایشان را احضار و تحقیق می‌کند. اگر فردی در مرحله اول در دادسرا یا کلانتری حاضر نشود، برای بار دوم نیز برای او اخطاریه ارسال می‌شود و در نهایت با عدم حضور وی، برای بار سوم در صورتی که دادستان دلایل جرم را قوی تشخیص دهد، برای او حکم جلب صادر می‌شوند.

از آنجا که کیفر مرتکب جرم مزاحمت تلفنی علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات در صورت شکایت شاکی حبس از یک تا شش ماه خواهد بود (ماده 641 قانون مجازات اسلامی)، به نظر می رسد که در صورت گذشت شاکی تعقیب کیفری و اجرای مجازات متوقف نخواهد شد به دلیل این که این جرم از جرایم عمومی است و ماده 727 قانون مجازات اسلامی این جرم را در عداد جرایم قابل گذشت احصا نکرده است.

در مرحله بازپرسی اگر فرد مزاحم این مسأله را بپذیرد، پرونده با صدور کیفرخواست برای صدور رای به دادگاه فرستاده می‌شود. البته ممکن است مزاحم در طول مراحل بازجویی عنوان کند که استعلام را قبول ندارد.

در این مرحله تا زمان اقرار، بازجویی ادامه می‌یابد و در صورتی که دلایل کافی وجود داشته باشد، با اخذ قرار مناسب، پرونده مراحل بعدی خود را طی می‌کند.

یکی از شیوه‌های اثبات مزاحمت تلفنی، استناد به صدای ضبط شده است. صدای ضبط شده در رسیدگی به یک پرونده جزو اماره محسوب می‌شود و گاهی دادیاران، بازپرس‌ها یا قضات این مسأله را نمی‌پذیرند. چون ممکن است با توجه به پیشرفت تکنولوژی، صدای ضبط شده ساختگی باشد.

درخصوص مزاحمت با موبایل و پیامک چون بتازگی ایجاد شده، قانون خاصی نداریم. در این مرحله قضات دو نوع عملکرد دارند.

یک عده می‌گویند چون قانون خاصی نداریم، این مسائل قابل تعقیب کیفری نیست و وقتی قانون مجازاتی تعیین نکرده، نمی‌توان فرد مجرم را مجازات کرد.

برخی از قضات هم می‌گویند آیین دادرسی کیفری در این زمینه پیش‌بینی کرده در موارد سکوت قانون قاضی باید به فتاوی مراجعه کند. به همین سبب این قضات، به توهین‌هایی که در قالب پیامک هم باشد به عنوان عملی مجرمانه رسیدگی می‌کنند و فرستنده را به سبب این توهین مورد تعقیب قرار می‌دهند.

چه مجازاتی در انتظار مجرمان است؟

اگر در اثر ارتکاب عمل مزاحم، شخص متحمل ضرر و زیان مادی شود، در این صورت مطابق قوانین جاری کشور، شاکی می‌تواند با تقدیم دادخواست به دادگاه‌های حقوقی به همراه دلایل اقدام کند، هرگاه دادگاه متهم را مجرم بداند مکلف است ضمن صدور حکم جزایی نسبت به مطالعه ضرر و زیان مدعی خصوصی نیز حکم صادر نماید و هرگاه نیاز بیشتر به تحقیق پیرامون ورود خسارت مدعی خصوصی باشد ، پس از رسیدگی لازم مطابق ماده12 قانون آیین دادرسی کیفری دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 79 نسبت به صدور حکم اقدام کنند.

همچنین دیگر حقوقدانان بر این امر اعتقاد دارند که کسانی که از نیمه شب به بعد به وسیله اعمالی از طریق تلفن سلب آسایش دیگران کنند و این مزاحمت موجب خسارت مالی یا جانی گردد، مطابق با قانون مسئولیت مدنی و قانون جزا، حسب مورد تعقیب خواهند شد وحتی اگر کسی عمدا ویا با سوء نیت به وسیله تلفن خبر فوت یکی از نزدیکان شنونده را به او بدهد واین خبر موجب مرگ یا مرض شنونده شود، مطابق با قانون جزا مجازات خواهد شد و حسب مورد تا حد اعدام هم قابل کیفر خواهد بود.

از آنجا که کیفر مرتکب جرم مزاحمت تلفنی علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات در صورت شکایت شاکی حبس از یک تا شش ماه خواهد بود (ماده 641 قانون مجازات اسلامی)، به نظر می رسد که در صورت گذشت شاکی تعقیب کیفری و اجرای مجازات متوقف نخواهد شد به دلیل این که این جرم از جرایم عمومی است و ماده 727 قانون مجازات اسلامی این جرم را در عداد جرایم قابل گذشت احصا نکرده است.

در پایان باید این نکته را یادآور شد که مزاحمت‌ها، به مشکلاتی که برای خانواده‌ها ایجاد می‌کنند محدود نمی‌شود، بلکه آتش نشانی، مؤسسات تاکسی تلفنی، غذاخوری‌هایی که مشترکان تلفنی دارند، پلیس110، 118 وغیره را هم شامل می‌شود و این امر مجازات‌ سنگین‌تری را می‌طلبد که قوه مقننه باید در رفع این نقیصه و وضع قانون شدیدتری برآید و شرکت مخابرات سخت گیری‌های دیگری را جهت پیشگیری اعمال کند.